متن نامه سرکار خانم عادله رزم آور همسر سابق بهرام روشن منش شاکی اصلی پرونده استاد محمد علی طاهری به آقای محمد نوری زاد و مقامات، مراجع و مراکز قانونی و قضائی داخلی و خارجی جهت روشنگری پاپوش های دروغین بهرام روشن منش و نقش ایشان در جوسازی ها و توطئه های صورت گرفته بر علیه آقای طاهری و مجموعه عرفان حلقه.
به نام خدا
حضور محترم جناب آقای نوری زاد
با سلام و عرض ادب اینجانب عادله رزم آور یکی از شاگردان استاد محمد علی طاهری هستم. همانطور که از قبل مستحضر هستید ایشان بنیانگذار عرفان حلقه و طب مکمل فرادرمانی و سایمنتولوژی و برنده جوایز متعدد از چندین کشور جهان هستند که هم اکنون حدود سه سال و اندی است که در زندان اوین بند 2الف در اسارت بسر می برند و در این مدت تحت شکنجه و آزار بسیاری قرار گرفته اند و حدود سه ماه پیش رنجنامه ای از ایشان منتشر شد که در رابطه با پاپوش هایی در یکی از بندها اشاره داشتند.
از سال 84 با آقای طاهری و دوره های عرفان حلقه آشنا شده و از جنبه های بینشی و درمانی حلقه های رحمانیت استفاده بسیاری برده ام، هم تدریس می کردم و هم در یکسری از فعالیت های مجموعه شرکت داشتم. مدت یکسال مدیریت فرادرمانگاه خیریه شهرک غرب و مدت یکسال هم مدیریت بخش مرکز تحقیقات پزشکی گذشته نگر را بعهده داشته ام و از 2000 پرونده بیمارانی که به فرادرمانگاه مراجعه می کردند 100 تا از آنها را انتخاب کرده و همراه با تیم پزشکی و کادر اداری مشغول به فعالیت بودم و مستقیما با خود آقای طاهری در ارتباط کاری قرار داشتم.همچنین (تابستان سال 1386)نماینده تام الاختیار در منطقه 2 تهران برای تشکیل غرفه موسسه عرفان حلقه جهت آشنایی و معرفی فرادرمانی در جشنواره همگامان سلامت شهرداری تهران انجام وظیفه نموده ام.
(فرادرمانگاه محلی است که داوطلبانه بوسیله افراد راه اندازی می شد تا آنها بتوانند برای آشنایی بیشتر از فرایند درمان درمرکز فرادرمانگاه بصورت رایگان بهره ببرند و همچنین برای کسانی که دوره فرادرمانی را می گذرانده اند فرصت خوبی بود برای کارورزی و کسب تجربه عملی در فرادرمانگری).
هدفم از نوشتن این نامه برای شما روشنگری مختصری است بر روشن شدن یکسری از این پاپوش ها توسط بهرام روشن منش و مروری داشته باشم بر نقش ایشان در جوسازی ها و توطئه های صورت گرفته بر علیه آقای طاهری و مجموعه عرفان حلقه.
بهرام روشن منش (همسر دومم و از شاکیان خصوصی پرونده آقای محمد علی طاهری) با توجه به صرف هزینه و نفوذ زیادش در دستگاه های حکومتی، وزارت اطلاعات و سپاه و بیت رهبری و با طرح نقشه هایی به بهانه دریافت مجوز رسمی جهت برگزاری کلاس های عرفان حلقه و شراکت مالی در قبال دریافت مجوز رسمی پیشنهاد نوعی همکاری با آقای طاهری را مطرح کرد و ابتداعا مبالغی را از ایشان گرفته بود ولی پس از مدتی به دلیل زیاده خواهی و انحصارطلبی به قصد باج خواهی و تسلط بر همه امور مجموعه برای حفظ منافع بیشتر، مبالغ بیشتری را از ایشان درخواست کرده بود که با مخالفت آقای طاهری رو به رو شد و در پی این مخالفت، روشن منش طی تهدیدی اعلام کرد که "آقای طاهری بدون من نمی توانی هیچ کاری انجام دهی و این را ثابت خواهم کرد"، وی با همکاری عده ای فرصت طلب و سودجو از شاگردان آقای طاهری بنام تبار و قاجار و محمد صابری و فریدون عباس نژاد و بسیاری دیگر، برعلیه آقای طاهری همدست شدند و گویا عده ای از آنها بعدها از شاکیان آقای طاهری درآمدند.
بهرام روشن منش پرونده شکایتی در منکرات ارشاد خیابان وزرا به اتهام ارتکاب فعل حرام و اعمال نامشروع برای آقای طاهری و من تشکیل داد و آن را به همه ارگانها و سازمانها ارسال و ادعا می کند که در کلاس های عرفان حلقه روابط نامشروع رواج داشته و افراد شرکت کننده در کلاسها بی حجاب هستند و از آلبوم عکسهای شخصی و خانوادگی من عکس های یک جشن تولد را توسط یکی از شاگردان آقای طاهری بنام فریدون عباس نژاد می دزدند و عکس یک مهمانی خانوادگی را بجای کلاس های عرفان جا می زنند که باعث تعطیلی کلاس های آقای طاهری در گاندی و یکی از اتهامات ایشان می شود.
بهرام روشن منش به همراه عده ای هدایت این جریان را به عهده داشت و مسبب بسیاری از ناهنجاری هایی که امروز شاهد آن هستید شد، اقدام به ارسال مقالاتی دروغین و به دور از واقع به روزنامه ها و تمامی ارگانهای دولتی که در آن کلاسهای عرفان حلقه را عامل جدایی خانواده ها و همین طور عامل فروپاشی خانواده خود معرفی می کند (در حالی که من و بهرام روشن منش سالها با هم دچار مشکلات عدیده ای بودیم) در این مدت با توجه به نفوذشان در سپاه و ارگان ها در جهت تخریب مجموعه و تخریب اذهان عمومی و شخص محمد علی طاهری از هیچ عمل غیر انسانی دریغ نورزیده است. روشن منش شکایت دیگری دال بر شریک بودن با آقای طاهری و طلب داشتن از ایشان مطرح کردند (با توجه به ملغی شدن قبلی همه ی برنامه ها از طرف آقای طاهری چنین ادعایی قابل قبول نیست).
از یک طرف به دلیل طمع و سودجویی و از سویی دیگر برای موجه جلوه دادن خود از اختلافات و مسائل خصوصی زندگی من برای پاپوش و تخریب شخصیت آقای طاهری و مجموعه و به زانو درآوردن و از میان برداشتنم(به دلیل آگاهی من از کارهای خلاف و اعتیاد بالای ایشان و کار قاچاق مواد مخدر از طریق ارومیه و عراق، داشتن پاسپورت و شناسنامه افغانی با نام و نشانی افغانی نه ایرانی وووو، وجود من به صلاح ایشان نبود و در مرحله ای که پای قانون به میان آمد، می بایست حذف می شدم، در پاراگراف های بعدی توضیح دادم) با همکاری اطلاعات سپاه و پلیس امنیت وقوه قضائیه و بسیاری از ارگانهای دولتی استفاده کرد و این نقطه آغازی بود برای اتفاقاتی که رخ داد و تا حد امکان بطور خلاصه بازگو می کنم. از جمله این اقدامات : درج مطالب تخریب کننده و دروغین بر علیه مجموعه عرفان حلقه در روزنامه ها، تولید برنامه های رادیوئی و تلویزیونی بر علیه مجموعه، صرف هزینه های هنگفت برای جلب شاکیان خصوصی و جو سازی و تطمیع افراد مجموعه و افراد حکومتی، تعطیلی کلاسها، دستگیری آقای طاهری و حکم صادره برای آقای طاهری، راه اندازی و پشتیبانی وب سایتها و وبلاگهای "سراب کیهانی" ، "اظهار ظهور" و "عرفان ۹۰" و... بوده که به صرف هزینه وسفارش ایشان ودوستان ذینفعش و به علت نفوذشان در اطلاعات سپاه و غیره امکان پذیر گردید.
اسدالله تبار یکی دیگر از شاگردان و دشمنان استاد طاهری که او نیز دشمنی دیرینه با ایشان داشته و از طرفی دشمنی علنی خود را با عرفان حلقه بیان کرده ، از سوی روشن منش به عنوان بهترین گزینه انتخاب شد.شکایت جدیدی به اتهام "ترور". مطرح نمودن ترور تبار به دلیل زیاده خواهی ایشان برای دست بردن در آموزه های عرفان حلقه که با مخالفت آقای طاهری روبرو شده بود و هم به علت دشمنی و مناظره صورت گرفته بین آقای تبار و شخص آقای طاهری باب جدیدی را باز کرد. روشن منش نیز از این موقعیت سوءاستفاده کرد و نقشه ترور خود را طراحی و اجرا می کند تا بدین وسیله ثابت شود که دو ترور توسط افراد مجموعه صورت پذیرفته است چرا که هر دوی این افراد سابقا مخالفتشان را با مجموعه به صورت علنی اظهار کرده بودند. نکته اینجاست که در این مثلا ترور فرضی هیچ شاهدی حضور نداشته و تیر فرضی به شیشه ماشین روشن منش برخورد کرده و حتی هیچ پوکه و یا اثر فشنگی یافت نشده است. حتی کوچک ترین آسیبی نیز به روشن منش نرسیده است . گزارش این ترور نیز همچون سایر اقدامات این شخص با پرداخت رشوه و خرید چندین کارشناس منتشرگردید و تا کنون هیچ گونه مدرک قابل توجه و مستندی ارائه ندادند و اثبات نشده باقی ماند و روشن منش هنوز هم دست از شکایتش برنداشته است.
از طرفی با روشن منش سالها بود که مشکلات زناشویی داشتم و بارها برای جدایی به صورت توافقی به دادگاه مراجعه کرده بودیم ولی هر بار به دلایلی که مفصل است و در این گزارش نمی گنجد، طلاقی صورت نمی گرفت وباز با همان مشکلات ادامه می دادیم و هر چند وقت یکبار دوباره از یک جایی سرباز میکرد.
غرض از بیان زندگی شخصی ام این است که بدانید اختلافات ما از ابتدای ازدواج مان و همزمان به موازات ورودم به کلاسها ادامه داشت و روشن منش همیشه از ابتدای ازدواج مترصد بهانه جویی و سرکوب و اتهام زدن به من بود و چون بارها دچار ضرب و شتم او قرار گرفته بودم و ناامنی و خطرجانی برای خود و فرزندانم احساس می کردم، از طریق قانونی شکایت کردم و مرا تهدید می کرد و مجبور بودم از ادامه پیگرد قانونی دست بردارم؛ و این موضوع ادامه داشت تا زمانی که من دوره های آقای طاهری را شروع کردم؛ این دوره ها و فعالیتم در مجموعه بهانه ای شد تا در جهت تخریب و سوءاستفاده و بازی با آبروی خانوادگی من و فرزندانم که مدتها منتظر فرصت مناسبی بود و چون می دانست که من از ایشان اطلاعاتی دارم که اگر بازگو شود باعث بی اعتباری اش می شود و هم مقابله با آقای طاهری عمل کند که منجر شد به پرونده ارشاد که تبرئه شدیم و ترور که به نتیجه ای نرسید، بعدها تبار شکایتش را پس گرفت ولی روشن منش هنوز در صدد ضربه زدن به آقای طاهری است و پرونده ایشان را برای سیاسی شدن و ارتداد و مفسد فی الارض تا آنجا پیش برد که اکنون به جاهای باریک کشیده شده.
تعطیلی کلاسهای آقای طاهری در گاندی، بسته شدن دفتر موسسه در سعادت آباد، تعطیلی فرادرمانگاه و کلاسهای خودم در شهرک غرب از طریق پلیس و تهیه صورتجلسه برعلیه آقای طاهری، ممنوع الخروج کردن من از طریق نهاد ریاست جمهوری، همکاری با سپاه برای دستگیری و به زندان انداختن آقای طاهری و حتی خود من، تهدید خانواده ام و هنوز هم از این مرد ترس و وحشت دارند که مبادا آسیبی به آنها برساند و البته در این سالها من هم بیکار ننشستم و تا جایی که توانستم جهت دفاع از آبروی آقای طاهری و آموزه های بسیار ارزشمند ایشان که به شخصه نتایج بسیاری گرفتم و خود را مدیون این راه و این معلم فرهیخته می دانم و همچنین دفاع از آبروی خانوادگی خودم و فرزندانم تا آنجا که در توان داشتم تلاش کردم و هر جا در دادگاهی لازم بود حاضر شدم و مدارک مورد نیاز برای دفاع از پرونده را ارائه دادم و همه مدارک موجود است.حکم جلب روشن منش را به اتهام تهدیدها و فحاشی هایی که از طریق اس ام اس های ناشناس به من میزد گرفتم که البته باز هم پشت پرده کارهایی انجام داد که هیچگونه حکمی برایش رقم نخورد.
در سال 1390 به اتهام همکاری با آقای طاهری و فعالیت در مجموعه و بدگویی ها و مظلوم نمایی هایی که بهرام روشن منش طی چند سال زمینه سازی کرده بود در منزل دستگیر شدم، کامپیوتر و اسناد و مدارکم را بردند، به بند 209 انفرادی اوین منتقل شدم و پس از بازجویی های متعدد پس از 34 روز با کفالت آزاد شدم ولی پرونده ام هنوز باز است و چند ماه بعد پس از رفع ممنوع الخروجی از ایران خارج شدم و در حال حاضر آمریکا هستم.
در آخر از شما تقاضا دارم قبول زحمت نموده و در مورد آقای محمد علی طاهری گزارشی را در این مورد انتشار دهید تا پاپوش هایی که برای ایشان درست شده خنثی شود؛ از شما درخواست دارم در رابطه با آزادی زندانی عقیدتی محمد علی طاهری ما را یاری نمایید و از مراجع و مراکز و رهبری دادخواهی نموده. من تا کنون هر کاری از دستم بر میامده انجام دادم و بعد از این هم آمادگی خود را جهت پیگیری و شهادت درباره صحت مطالب فوق در پرونده آقای طاهری اعلام میدارم همراه با مدارک مستند، تا جایی که امکان داشته به سازمانها و ارگان های داخلی و خارجی شرح حالی فرستادم امیدوارم به امید خدا از طریق کمک شما هم راهگشایی برای تحقق حقوق نقض شده انسانهای باشرافتی چون آقای طاهری و امثال ایشان باشد و حقیقت روشن شده تا مغرضان به خود آیند و دست از کینه توزی بردارند. به امید آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی.
با احترام
عادله رزم آور
واحد خبر عرفان حلقه
به نام خدا
حضور محترم جناب آقای نوری زاد
با سلام و عرض ادب اینجانب عادله رزم آور یکی از شاگردان استاد محمد علی طاهری هستم. همانطور که از قبل مستحضر هستید ایشان بنیانگذار عرفان حلقه و طب مکمل فرادرمانی و سایمنتولوژی و برنده جوایز متعدد از چندین کشور جهان هستند که هم اکنون حدود سه سال و اندی است که در زندان اوین بند 2الف در اسارت بسر می برند و در این مدت تحت شکنجه و آزار بسیاری قرار گرفته اند و حدود سه ماه پیش رنجنامه ای از ایشان منتشر شد که در رابطه با پاپوش هایی در یکی از بندها اشاره داشتند.
از سال 84 با آقای طاهری و دوره های عرفان حلقه آشنا شده و از جنبه های بینشی و درمانی حلقه های رحمانیت استفاده بسیاری برده ام، هم تدریس می کردم و هم در یکسری از فعالیت های مجموعه شرکت داشتم. مدت یکسال مدیریت فرادرمانگاه خیریه شهرک غرب و مدت یکسال هم مدیریت بخش مرکز تحقیقات پزشکی گذشته نگر را بعهده داشته ام و از 2000 پرونده بیمارانی که به فرادرمانگاه مراجعه می کردند 100 تا از آنها را انتخاب کرده و همراه با تیم پزشکی و کادر اداری مشغول به فعالیت بودم و مستقیما با خود آقای طاهری در ارتباط کاری قرار داشتم.همچنین (تابستان سال 1386)نماینده تام الاختیار در منطقه 2 تهران برای تشکیل غرفه موسسه عرفان حلقه جهت آشنایی و معرفی فرادرمانی در جشنواره همگامان سلامت شهرداری تهران انجام وظیفه نموده ام.
(فرادرمانگاه محلی است که داوطلبانه بوسیله افراد راه اندازی می شد تا آنها بتوانند برای آشنایی بیشتر از فرایند درمان درمرکز فرادرمانگاه بصورت رایگان بهره ببرند و همچنین برای کسانی که دوره فرادرمانی را می گذرانده اند فرصت خوبی بود برای کارورزی و کسب تجربه عملی در فرادرمانگری).
هدفم از نوشتن این نامه برای شما روشنگری مختصری است بر روشن شدن یکسری از این پاپوش ها توسط بهرام روشن منش و مروری داشته باشم بر نقش ایشان در جوسازی ها و توطئه های صورت گرفته بر علیه آقای طاهری و مجموعه عرفان حلقه.
بهرام روشن منش (همسر دومم و از شاکیان خصوصی پرونده آقای محمد علی طاهری) با توجه به صرف هزینه و نفوذ زیادش در دستگاه های حکومتی، وزارت اطلاعات و سپاه و بیت رهبری و با طرح نقشه هایی به بهانه دریافت مجوز رسمی جهت برگزاری کلاس های عرفان حلقه و شراکت مالی در قبال دریافت مجوز رسمی پیشنهاد نوعی همکاری با آقای طاهری را مطرح کرد و ابتداعا مبالغی را از ایشان گرفته بود ولی پس از مدتی به دلیل زیاده خواهی و انحصارطلبی به قصد باج خواهی و تسلط بر همه امور مجموعه برای حفظ منافع بیشتر، مبالغ بیشتری را از ایشان درخواست کرده بود که با مخالفت آقای طاهری رو به رو شد و در پی این مخالفت، روشن منش طی تهدیدی اعلام کرد که "آقای طاهری بدون من نمی توانی هیچ کاری انجام دهی و این را ثابت خواهم کرد"، وی با همکاری عده ای فرصت طلب و سودجو از شاگردان آقای طاهری بنام تبار و قاجار و محمد صابری و فریدون عباس نژاد و بسیاری دیگر، برعلیه آقای طاهری همدست شدند و گویا عده ای از آنها بعدها از شاکیان آقای طاهری درآمدند.
بهرام روشن منش پرونده شکایتی در منکرات ارشاد خیابان وزرا به اتهام ارتکاب فعل حرام و اعمال نامشروع برای آقای طاهری و من تشکیل داد و آن را به همه ارگانها و سازمانها ارسال و ادعا می کند که در کلاس های عرفان حلقه روابط نامشروع رواج داشته و افراد شرکت کننده در کلاسها بی حجاب هستند و از آلبوم عکسهای شخصی و خانوادگی من عکس های یک جشن تولد را توسط یکی از شاگردان آقای طاهری بنام فریدون عباس نژاد می دزدند و عکس یک مهمانی خانوادگی را بجای کلاس های عرفان جا می زنند که باعث تعطیلی کلاس های آقای طاهری در گاندی و یکی از اتهامات ایشان می شود.
بهرام روشن منش به همراه عده ای هدایت این جریان را به عهده داشت و مسبب بسیاری از ناهنجاری هایی که امروز شاهد آن هستید شد، اقدام به ارسال مقالاتی دروغین و به دور از واقع به روزنامه ها و تمامی ارگانهای دولتی که در آن کلاسهای عرفان حلقه را عامل جدایی خانواده ها و همین طور عامل فروپاشی خانواده خود معرفی می کند (در حالی که من و بهرام روشن منش سالها با هم دچار مشکلات عدیده ای بودیم) در این مدت با توجه به نفوذشان در سپاه و ارگان ها در جهت تخریب مجموعه و تخریب اذهان عمومی و شخص محمد علی طاهری از هیچ عمل غیر انسانی دریغ نورزیده است. روشن منش شکایت دیگری دال بر شریک بودن با آقای طاهری و طلب داشتن از ایشان مطرح کردند (با توجه به ملغی شدن قبلی همه ی برنامه ها از طرف آقای طاهری چنین ادعایی قابل قبول نیست).
از یک طرف به دلیل طمع و سودجویی و از سویی دیگر برای موجه جلوه دادن خود از اختلافات و مسائل خصوصی زندگی من برای پاپوش و تخریب شخصیت آقای طاهری و مجموعه و به زانو درآوردن و از میان برداشتنم(به دلیل آگاهی من از کارهای خلاف و اعتیاد بالای ایشان و کار قاچاق مواد مخدر از طریق ارومیه و عراق، داشتن پاسپورت و شناسنامه افغانی با نام و نشانی افغانی نه ایرانی وووو، وجود من به صلاح ایشان نبود و در مرحله ای که پای قانون به میان آمد، می بایست حذف می شدم، در پاراگراف های بعدی توضیح دادم) با همکاری اطلاعات سپاه و پلیس امنیت وقوه قضائیه و بسیاری از ارگانهای دولتی استفاده کرد و این نقطه آغازی بود برای اتفاقاتی که رخ داد و تا حد امکان بطور خلاصه بازگو می کنم. از جمله این اقدامات : درج مطالب تخریب کننده و دروغین بر علیه مجموعه عرفان حلقه در روزنامه ها، تولید برنامه های رادیوئی و تلویزیونی بر علیه مجموعه، صرف هزینه های هنگفت برای جلب شاکیان خصوصی و جو سازی و تطمیع افراد مجموعه و افراد حکومتی، تعطیلی کلاسها، دستگیری آقای طاهری و حکم صادره برای آقای طاهری، راه اندازی و پشتیبانی وب سایتها و وبلاگهای "سراب کیهانی" ، "اظهار ظهور" و "عرفان ۹۰" و... بوده که به صرف هزینه وسفارش ایشان ودوستان ذینفعش و به علت نفوذشان در اطلاعات سپاه و غیره امکان پذیر گردید.
اسدالله تبار یکی دیگر از شاگردان و دشمنان استاد طاهری که او نیز دشمنی دیرینه با ایشان داشته و از طرفی دشمنی علنی خود را با عرفان حلقه بیان کرده ، از سوی روشن منش به عنوان بهترین گزینه انتخاب شد.شکایت جدیدی به اتهام "ترور". مطرح نمودن ترور تبار به دلیل زیاده خواهی ایشان برای دست بردن در آموزه های عرفان حلقه که با مخالفت آقای طاهری روبرو شده بود و هم به علت دشمنی و مناظره صورت گرفته بین آقای تبار و شخص آقای طاهری باب جدیدی را باز کرد. روشن منش نیز از این موقعیت سوءاستفاده کرد و نقشه ترور خود را طراحی و اجرا می کند تا بدین وسیله ثابت شود که دو ترور توسط افراد مجموعه صورت پذیرفته است چرا که هر دوی این افراد سابقا مخالفتشان را با مجموعه به صورت علنی اظهار کرده بودند. نکته اینجاست که در این مثلا ترور فرضی هیچ شاهدی حضور نداشته و تیر فرضی به شیشه ماشین روشن منش برخورد کرده و حتی هیچ پوکه و یا اثر فشنگی یافت نشده است. حتی کوچک ترین آسیبی نیز به روشن منش نرسیده است . گزارش این ترور نیز همچون سایر اقدامات این شخص با پرداخت رشوه و خرید چندین کارشناس منتشرگردید و تا کنون هیچ گونه مدرک قابل توجه و مستندی ارائه ندادند و اثبات نشده باقی ماند و روشن منش هنوز هم دست از شکایتش برنداشته است.
از طرفی با روشن منش سالها بود که مشکلات زناشویی داشتم و بارها برای جدایی به صورت توافقی به دادگاه مراجعه کرده بودیم ولی هر بار به دلایلی که مفصل است و در این گزارش نمی گنجد، طلاقی صورت نمی گرفت وباز با همان مشکلات ادامه می دادیم و هر چند وقت یکبار دوباره از یک جایی سرباز میکرد.
غرض از بیان زندگی شخصی ام این است که بدانید اختلافات ما از ابتدای ازدواج مان و همزمان به موازات ورودم به کلاسها ادامه داشت و روشن منش همیشه از ابتدای ازدواج مترصد بهانه جویی و سرکوب و اتهام زدن به من بود و چون بارها دچار ضرب و شتم او قرار گرفته بودم و ناامنی و خطرجانی برای خود و فرزندانم احساس می کردم، از طریق قانونی شکایت کردم و مرا تهدید می کرد و مجبور بودم از ادامه پیگرد قانونی دست بردارم؛ و این موضوع ادامه داشت تا زمانی که من دوره های آقای طاهری را شروع کردم؛ این دوره ها و فعالیتم در مجموعه بهانه ای شد تا در جهت تخریب و سوءاستفاده و بازی با آبروی خانوادگی من و فرزندانم که مدتها منتظر فرصت مناسبی بود و چون می دانست که من از ایشان اطلاعاتی دارم که اگر بازگو شود باعث بی اعتباری اش می شود و هم مقابله با آقای طاهری عمل کند که منجر شد به پرونده ارشاد که تبرئه شدیم و ترور که به نتیجه ای نرسید، بعدها تبار شکایتش را پس گرفت ولی روشن منش هنوز در صدد ضربه زدن به آقای طاهری است و پرونده ایشان را برای سیاسی شدن و ارتداد و مفسد فی الارض تا آنجا پیش برد که اکنون به جاهای باریک کشیده شده.
تعطیلی کلاسهای آقای طاهری در گاندی، بسته شدن دفتر موسسه در سعادت آباد، تعطیلی فرادرمانگاه و کلاسهای خودم در شهرک غرب از طریق پلیس و تهیه صورتجلسه برعلیه آقای طاهری، ممنوع الخروج کردن من از طریق نهاد ریاست جمهوری، همکاری با سپاه برای دستگیری و به زندان انداختن آقای طاهری و حتی خود من، تهدید خانواده ام و هنوز هم از این مرد ترس و وحشت دارند که مبادا آسیبی به آنها برساند و البته در این سالها من هم بیکار ننشستم و تا جایی که توانستم جهت دفاع از آبروی آقای طاهری و آموزه های بسیار ارزشمند ایشان که به شخصه نتایج بسیاری گرفتم و خود را مدیون این راه و این معلم فرهیخته می دانم و همچنین دفاع از آبروی خانوادگی خودم و فرزندانم تا آنجا که در توان داشتم تلاش کردم و هر جا در دادگاهی لازم بود حاضر شدم و مدارک مورد نیاز برای دفاع از پرونده را ارائه دادم و همه مدارک موجود است.حکم جلب روشن منش را به اتهام تهدیدها و فحاشی هایی که از طریق اس ام اس های ناشناس به من میزد گرفتم که البته باز هم پشت پرده کارهایی انجام داد که هیچگونه حکمی برایش رقم نخورد.
در سال 1390 به اتهام همکاری با آقای طاهری و فعالیت در مجموعه و بدگویی ها و مظلوم نمایی هایی که بهرام روشن منش طی چند سال زمینه سازی کرده بود در منزل دستگیر شدم، کامپیوتر و اسناد و مدارکم را بردند، به بند 209 انفرادی اوین منتقل شدم و پس از بازجویی های متعدد پس از 34 روز با کفالت آزاد شدم ولی پرونده ام هنوز باز است و چند ماه بعد پس از رفع ممنوع الخروجی از ایران خارج شدم و در حال حاضر آمریکا هستم.
در آخر از شما تقاضا دارم قبول زحمت نموده و در مورد آقای محمد علی طاهری گزارشی را در این مورد انتشار دهید تا پاپوش هایی که برای ایشان درست شده خنثی شود؛ از شما درخواست دارم در رابطه با آزادی زندانی عقیدتی محمد علی طاهری ما را یاری نمایید و از مراجع و مراکز و رهبری دادخواهی نموده. من تا کنون هر کاری از دستم بر میامده انجام دادم و بعد از این هم آمادگی خود را جهت پیگیری و شهادت درباره صحت مطالب فوق در پرونده آقای طاهری اعلام میدارم همراه با مدارک مستند، تا جایی که امکان داشته به سازمانها و ارگان های داخلی و خارجی شرح حالی فرستادم امیدوارم به امید خدا از طریق کمک شما هم راهگشایی برای تحقق حقوق نقض شده انسانهای باشرافتی چون آقای طاهری و امثال ایشان باشد و حقیقت روشن شده تا مغرضان به خود آیند و دست از کینه توزی بردارند. به امید آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی.
با احترام
عادله رزم آور
واحد خبر عرفان حلقه