۱۳۹۳-۰۸-۲۵

پرسش هستی از انسان این است که

پرسش هستی از انسان این است که:
׳׳ای انسان تو چه هدیه ای برای عالم هستی داری و تو چه نقشی را ایفا خواهی کرد؟׳׳
مطلبی بسیار جالب از مقاله ی مدیریت کل نگر :
موضوع استقلال اکوسیستم از انسان، ثابت می کند پیش از پیدایش انسان در کرۀ خاکی، ابتدا ب یشمار شخصیت طراحی شده است. در هر جزئی از اکوسیستم که پیش از انسان وجود داشته است، اعم از جمادات، گیاهان و حیوانات یک شخصیت ظهور دارد.
نجابت اسب، وقار تمساح، درند هخویی گرگ، ذخیر هسازی مورچه، برنام هریزی موریانه و میل به تولید مؤثر زنبور عسل، همگی بیانگر شخصیت هر یک از اجزاء م یباشند. بطور مثال با شنیدن نام زنبور عسل، شخصیت خاص آن به ذهن می آید .
شخصیت های متعدد و متنوعی که اکنون در اکوسیستم مشاهده می کنیم، محصول میلیونها سال شکل دهی، طراحی و فعالیت آن است. این اکوسیستم است که مرگ و زندگی را طراحی می کند. در حقیقت اکوسیستم نقش مهم و تعیین کننده ای در جهان پیرامونی ما دارد. بدیهی است هرآنچه اکوسیستم انجام می دهد در ادامۀ ارادۀ الهی است.
آنچه اکنون دربارۀ اکوسیستم می گوییم، ارتباطی با نگرش ماتریالیستی که همۀ هستی را در آن خلاصه می کند، ندارد. موضوع سخن ما شناسایی و تبیین سلسله مراتبی است که در خلقت اعمال شده است. این ارادۀ خداوند است که مرحله به مرحله اسباب مهندسی
خلقت را پدیدار ساخته و برای اجرای هر نقش های، اسباب و لوازم آن را پیشاپیش طراحی و ایجاد کرده است .
شناخت چگونگی این مسیر، با مطالعۀ هستی به مثابۀ یک کتاب عظیم، الگویی بی بدیل برای مدیریت نافذ به ما می آموزد.

به نزد آنکه جانش در تجلی است
همه عالم کتاب حق تعالی است

در واقع با مطالعۀ کتاب مبین هستی، به نقاط ضعف طراحی های بشری پی می بریم و نقایص عملکرد بشر درمورد اکوسیستم بر ما آشکار میشود. این مطالعه به ما نشان می دهد چگونه میلیونها سال تلاش اکوسیستم صرف شکل دهی این همه شخصیت و رفتار فراوان و گوناگون شده است و اکنون همه را یکپارچه به ما عرضه می کند. اگر
تک تک شخصیت های موجود در هستی را بررسی کنیم، با مجموع های آکنده از تضاد روبرو خواهیم شد. شخصیت گرگ و بره، هردو مخلوق یک اکوسیستم هستند. در واقع این همه شخصیت متضاد خلق شده است تا به ما ارائه شود و این ما هستیم که باید از میان بی نهایت شخصیت یکی را برگزینیم. باید تصمیم بگیریم می خواهیم در زندگی، گرگ باشیم یا بره؟ به ما اختیار تفویض شده است تا از میان این همه شخصیت های گوناگون و متضاد، مطابق اشتیاق و ادراکمان، شخصیت مطلوب را برگزینیم. تمام شخصیت های طراحی شده در اکوسیستم ثابت هستند و تنها ما هستیم که در انتخاب شخصیت خود
اختیار داریم. شخصیت یک عقرب، انتخابی و اختیاری نیست .

نیش عقرب نه از ره کین است
اقتضای طبیعتش این است

خالق، عقرب را این گونه خلق کرده است. اکنون نوبت ماست که انتخاب کنیم همچون عقرب نیش زهرآلود نثار دیگران کنیم یا نه. پرسش هستی از انسان این است که:
׳׳ای انسان تو چه هدیه ای برای عالم هستی داری و تو چه نقشی را ایفا خواهی کرد؟׳׳
سراسر هستی، همۀ اکوسیستم وتمام شخصیتها به انسان ارائه می شوند تا انسان معلوم کند چه چیزی را به هستی ارائه خواهد کرد.

محمد علی طاهری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر