چند نکته بسیار مهم در رابطه با نظریه بهداشت معنوی مد نظر آقای مظاهری:
1- مقاله “فرعون اولین نظریه پرداز بهداشت معنوی جامعه” بدون هیچگونه ذکری از نام شخص و یا گروه خاصی، روند منطقی، تاریخی، مستند و جامع در ایجاد معنویت سالم جامعه بشری از آغاز خلقت آدم علیه السلام را توصیف نموده و سپس به ریشه های اصلی ظهور مسائل و مشکلات امروز مردم پرداخته است. این مقاله در پایان راه حل های مناسبی را برای اصلاح و ترمیم خسارات و تقویت اخلاق و معنویت جامعه اسلام خواه ارائه نموده است.
2- جناب آقای مظاهری سیف در لباس و کسوت یک روحانی که در راستای سلسله اقداماتی قبلی، مطلبی تهاجمی تحت عنوان “عرفان حلقه تهدیدی جدی برای بهداشت معنوی جامعه” را از طریق وبسایت رسمی خود و چند وبسایت خبری و وبلاگ خود منتصب به نظام جمهوری اسلامی، منتشر فرموده بودند، مقاله فوق را پر از کینه و دشمنی قلمداد نموده و نسبت به مفاد مقاله احساس دردناکی در دل خود پیدا می نمایند.
3- این در حالی است که جناب آقای مظاهری سیف در مقدمه مطلب خود فرموده اند:” با افزايش خرافات و آسيبهاي معنوي صاحب اين قلم به تازگي نظرية بهداشت معنوي را در مجامع علمي مطرح کرده و اميدوار است که با استقبال محققان و دانشمندان، راه حلهايي براي بخشي از مسائل و مشکلات امروز مردم پيدا شود.”
4- و در ادامه ایشان با مختصر بستر سازی فرضی برای آسیب های معنوی، بلافاصله به سراغ تهاجم آشکار علیه عرفان حلقه رفته و با شیوه های مخصوص وکلای یونان باستان چهره ای از آن جریان معنویت گرا برای مخاطب به نمایش می گذارند که انگار مسبب همه مسائل و مشکلات معنوی امروز مردم جامعه فقط و فقط سوء استفاده ها و آموزه های عرفان حلقه بوده و هست!
5- با ایجاد این باور به ظاهر منطقی و مستدل از قلم یک نفر روحانی معرفت شناس و نظریه پرداز در مخاطب، جناب آقای مظاهری سیف با این جمله ” با اين خرافات و دروغهاست که بهداشت معنوي در جامعه تهديد ميشود. اينکه به نام عرفان و رحمانيت خداوند بندگان خدا را به نيروهاي شيطاني بفروشند و اخلاق و انسانيت و ايمان را در آنها نابود کنند، تهديدي جدي براي سلامت معنوي جامعه است.” به نتیجه مطلوب حاصل از قضاوت عالمانه و یک سویه خود دست می یابند و تنها چاره باز گشت سلامت و بهداشت معنویت به جامعه را محو و نابود سازی کامل این عرفان و همه عوامل آن بشمار می آورند.
6- این شیوه تحلیل و تبیین و قضاوت در ارائه و دفاع از نظریه بهداشت معنوی و معرفی قاطع و پیروزمندانه اولین قربانی آن، آنچنان به مذاق جناب آقای مظاهری سیف شیرین و لذت بخش بنظر می رسد که با این اظهارات:” وظيفة دولتهاست که حقوق انسانها را در ابعاد معنوي محترم بشمارند و به کسي اجازه ندهند که راه شکوفايي معنوي مردم را مسدود کند و نيازهاي معنوي آنها براي ارضاي خودپرستي ديگران هزينه شود. اگر چه مردم غرق گناه و غفلت باشند، حقوق معنوي آنها محفوظ است و کسي حق تعرض به آن را ندارد.” فراموش می کنند که قلم خودشان در سطور بالا نشانگر اولین شاخصه های خود پرستی و تعرض کننده به حقوق معنوی و نخستین توهین کننده به ابعاد معنوی انسان ها و آغازگر مسدود سازی راه شکوفایی معنوی میلیون ها نفر انسان که دارای اختیار و اراده فردی هستند، می باشد؛ البته به تائید خود جناب سیف اگر چه همه این میلیون ها نفر غرق گناه و غفلت نیز باشند.
7- از همه جالب تر دو جمله پایانی قلم جناب آقای مظاهری سیف است که از یک طرف نوشته اند:” جامعه هر چه قدر هم که در فساد غوطهور باشد، حق دارد که امکان تشخيص و تمايز ميان عرفان و عصيان و فرصت بازگشتن به سوي خدا را داشته باشد.” از این جمله و جمله فوق در رابطه با عدم تعرض به حقوق معنوی مردم چنین استنباط می شود که جامعه نیازی به جلو گیری کننده، مسدود کننده با هر بهانه ای از جمله بهانه بهداشت معنوی و یا بهانه عرفان حلقه را ندارد.
8- و از طرف دیگر نوشته اند :”هدف نظرية بهداشت معنوي اين است که با جلوگيري از نشر خرافات و انحرافات معنوي، از گمشدن راههاي خداوند در ميان هوسهاي شيادان يا فريبخوردگان جلوگيري کند و از امکان تجربة زندگي معنوي براي شهروندان پاسداري نمايد.” که استنباط می شود که بلاخره باید جلوی چیزی مسدود شود و از مواردی جلوگیری کند و از امکاناتی برای تجربه زندگی معنوی شهروندان جامعه پاسداری نماید.
9- اینک شهروند محترم دارای حقوق و اختیار معنوی غرق گناه و اشتباه حق دارد از نظریه پرداز بهداشت معنوی سوال کند که: “شما که عرفان حلقه را جوری ترسیم فرموده اید که بدون برخورداری از حتا یک نکته مثبت، کاملا شیطانی و تحدیدی جدی برای بهداشت معنوی مد نظر خودتان محسوب شده است؛ آیا شما نیز در یک حقوق معنوی محترم اجازه می دهید عرفان حلقه هم شما را جوری ترسیم کند که حتا یک نکته مثبت نداشته باشید و کاملا شیطانی بنظر برسید؟
10- و باز اگر آن شهروند محترم سوال کند، چه کسی در دستگاه حقوق معنوی دولت ها به شما اجازه داده است که با دلایل و مستندات فردی و هرمنوتیکی میلیون ها نفر را آشکارا شیطانی و تحدید علیه بهداشت معنوی جامعه معرفی کنید و خودتان را الهی و اخلاقی و معنوی و بهداشتی؟!
11- آیا اگر کسی همین دست اتهامات را به شما بزند، کینه و حسد محسوب می شود و قلب شما درد می گیرد و احساس اندوه به شما دست می دهد و توهین به روحانیت و نظام و خدا و پیامبر و ائمه اطهار علیهم السلام تلقی می گردد، ولی وقتی شما به دیگران این اتهامات کلیشه ای را بزنید و آنان را تحدید و تطمیع کنید؛ باید خفه شوند و هیچ راهی ندارند مگر فقط پاسخ و نقد مورد دلخواه شما را ارائه بدهند و یا با زور و قدرت و نفوذ شما در ارکان نظام اسلامی، محو و نابود گردند؟!
12- این شهروند محترم در راستای دفاع از حقوق معنوی خود از شما می پرسد؛ “این نوع معنویت نوین و بهداشت مربوطه که مرگ را تنها برای همسایه حق می داند و خود را تنها در تعارفات علمایی طلبه ساده و لیاقت ندارم و … معرفی می کند ولی در قلم فرسایی و اتهام زدن و تحریف و علوم پراکنی و بی اخلاقی و توهین در نشست های علمی، خود را یکه تاز، قرآن دان و نماز خوان قلمداد می کند، و شعار من آنم که رستم بود پهلوان سر می دهد، را از کجا آورده اید؟!”
13- این شهروند محترم نه تئورسین یک جریان معنویت گرا است و نه یک روحانی که به قول خودش معیشت خود را از پروژه های کوتاه مدت و نظریه پردازی های التقاطی، تامین نماید و لذا او در حقوق معنوی خود به دنبال توحید و اسلام حنیف و تشیع پاک است و در این مسیر به همه پیامبران الهی و معصومین صلواه الله علیهم اجمعین احترام می کذارد (و از ایشان کاملا تبعیت می کند) و دست همه عالمان حقیقی ادیان الهی را می بوسد و و به روح رفتگانشان درود و سلام می فرستد و از ولایت حقه و نظام اسلامی و تشیع تا پای جان دفاع می کند. این شهروند محترم به لطف الهی هیچگاه حاضر نیست (خود را) بجز الله تسلیم هیچ تحدید و یا تحریف کننده ای که خود را تنها به ظواهر دین و یا دنیا آراسته، بنماید. انشاالله
1- مقاله “فرعون اولین نظریه پرداز بهداشت معنوی جامعه” بدون هیچگونه ذکری از نام شخص و یا گروه خاصی، روند منطقی، تاریخی، مستند و جامع در ایجاد معنویت سالم جامعه بشری از آغاز خلقت آدم علیه السلام را توصیف نموده و سپس به ریشه های اصلی ظهور مسائل و مشکلات امروز مردم پرداخته است. این مقاله در پایان راه حل های مناسبی را برای اصلاح و ترمیم خسارات و تقویت اخلاق و معنویت جامعه اسلام خواه ارائه نموده است.
2- جناب آقای مظاهری سیف در لباس و کسوت یک روحانی که در راستای سلسله اقداماتی قبلی، مطلبی تهاجمی تحت عنوان “عرفان حلقه تهدیدی جدی برای بهداشت معنوی جامعه” را از طریق وبسایت رسمی خود و چند وبسایت خبری و وبلاگ خود منتصب به نظام جمهوری اسلامی، منتشر فرموده بودند، مقاله فوق را پر از کینه و دشمنی قلمداد نموده و نسبت به مفاد مقاله احساس دردناکی در دل خود پیدا می نمایند.
3- این در حالی است که جناب آقای مظاهری سیف در مقدمه مطلب خود فرموده اند:” با افزايش خرافات و آسيبهاي معنوي صاحب اين قلم به تازگي نظرية بهداشت معنوي را در مجامع علمي مطرح کرده و اميدوار است که با استقبال محققان و دانشمندان، راه حلهايي براي بخشي از مسائل و مشکلات امروز مردم پيدا شود.”
4- و در ادامه ایشان با مختصر بستر سازی فرضی برای آسیب های معنوی، بلافاصله به سراغ تهاجم آشکار علیه عرفان حلقه رفته و با شیوه های مخصوص وکلای یونان باستان چهره ای از آن جریان معنویت گرا برای مخاطب به نمایش می گذارند که انگار مسبب همه مسائل و مشکلات معنوی امروز مردم جامعه فقط و فقط سوء استفاده ها و آموزه های عرفان حلقه بوده و هست!
5- با ایجاد این باور به ظاهر منطقی و مستدل از قلم یک نفر روحانی معرفت شناس و نظریه پرداز در مخاطب، جناب آقای مظاهری سیف با این جمله ” با اين خرافات و دروغهاست که بهداشت معنوي در جامعه تهديد ميشود. اينکه به نام عرفان و رحمانيت خداوند بندگان خدا را به نيروهاي شيطاني بفروشند و اخلاق و انسانيت و ايمان را در آنها نابود کنند، تهديدي جدي براي سلامت معنوي جامعه است.” به نتیجه مطلوب حاصل از قضاوت عالمانه و یک سویه خود دست می یابند و تنها چاره باز گشت سلامت و بهداشت معنویت به جامعه را محو و نابود سازی کامل این عرفان و همه عوامل آن بشمار می آورند.
6- این شیوه تحلیل و تبیین و قضاوت در ارائه و دفاع از نظریه بهداشت معنوی و معرفی قاطع و پیروزمندانه اولین قربانی آن، آنچنان به مذاق جناب آقای مظاهری سیف شیرین و لذت بخش بنظر می رسد که با این اظهارات:” وظيفة دولتهاست که حقوق انسانها را در ابعاد معنوي محترم بشمارند و به کسي اجازه ندهند که راه شکوفايي معنوي مردم را مسدود کند و نيازهاي معنوي آنها براي ارضاي خودپرستي ديگران هزينه شود. اگر چه مردم غرق گناه و غفلت باشند، حقوق معنوي آنها محفوظ است و کسي حق تعرض به آن را ندارد.” فراموش می کنند که قلم خودشان در سطور بالا نشانگر اولین شاخصه های خود پرستی و تعرض کننده به حقوق معنوی و نخستین توهین کننده به ابعاد معنوی انسان ها و آغازگر مسدود سازی راه شکوفایی معنوی میلیون ها نفر انسان که دارای اختیار و اراده فردی هستند، می باشد؛ البته به تائید خود جناب سیف اگر چه همه این میلیون ها نفر غرق گناه و غفلت نیز باشند.
7- از همه جالب تر دو جمله پایانی قلم جناب آقای مظاهری سیف است که از یک طرف نوشته اند:” جامعه هر چه قدر هم که در فساد غوطهور باشد، حق دارد که امکان تشخيص و تمايز ميان عرفان و عصيان و فرصت بازگشتن به سوي خدا را داشته باشد.” از این جمله و جمله فوق در رابطه با عدم تعرض به حقوق معنوی مردم چنین استنباط می شود که جامعه نیازی به جلو گیری کننده، مسدود کننده با هر بهانه ای از جمله بهانه بهداشت معنوی و یا بهانه عرفان حلقه را ندارد.
8- و از طرف دیگر نوشته اند :”هدف نظرية بهداشت معنوي اين است که با جلوگيري از نشر خرافات و انحرافات معنوي، از گمشدن راههاي خداوند در ميان هوسهاي شيادان يا فريبخوردگان جلوگيري کند و از امکان تجربة زندگي معنوي براي شهروندان پاسداري نمايد.” که استنباط می شود که بلاخره باید جلوی چیزی مسدود شود و از مواردی جلوگیری کند و از امکاناتی برای تجربه زندگی معنوی شهروندان جامعه پاسداری نماید.
9- اینک شهروند محترم دارای حقوق و اختیار معنوی غرق گناه و اشتباه حق دارد از نظریه پرداز بهداشت معنوی سوال کند که: “شما که عرفان حلقه را جوری ترسیم فرموده اید که بدون برخورداری از حتا یک نکته مثبت، کاملا شیطانی و تحدیدی جدی برای بهداشت معنوی مد نظر خودتان محسوب شده است؛ آیا شما نیز در یک حقوق معنوی محترم اجازه می دهید عرفان حلقه هم شما را جوری ترسیم کند که حتا یک نکته مثبت نداشته باشید و کاملا شیطانی بنظر برسید؟
10- و باز اگر آن شهروند محترم سوال کند، چه کسی در دستگاه حقوق معنوی دولت ها به شما اجازه داده است که با دلایل و مستندات فردی و هرمنوتیکی میلیون ها نفر را آشکارا شیطانی و تحدید علیه بهداشت معنوی جامعه معرفی کنید و خودتان را الهی و اخلاقی و معنوی و بهداشتی؟!
11- آیا اگر کسی همین دست اتهامات را به شما بزند، کینه و حسد محسوب می شود و قلب شما درد می گیرد و احساس اندوه به شما دست می دهد و توهین به روحانیت و نظام و خدا و پیامبر و ائمه اطهار علیهم السلام تلقی می گردد، ولی وقتی شما به دیگران این اتهامات کلیشه ای را بزنید و آنان را تحدید و تطمیع کنید؛ باید خفه شوند و هیچ راهی ندارند مگر فقط پاسخ و نقد مورد دلخواه شما را ارائه بدهند و یا با زور و قدرت و نفوذ شما در ارکان نظام اسلامی، محو و نابود گردند؟!
12- این شهروند محترم در راستای دفاع از حقوق معنوی خود از شما می پرسد؛ “این نوع معنویت نوین و بهداشت مربوطه که مرگ را تنها برای همسایه حق می داند و خود را تنها در تعارفات علمایی طلبه ساده و لیاقت ندارم و … معرفی می کند ولی در قلم فرسایی و اتهام زدن و تحریف و علوم پراکنی و بی اخلاقی و توهین در نشست های علمی، خود را یکه تاز، قرآن دان و نماز خوان قلمداد می کند، و شعار من آنم که رستم بود پهلوان سر می دهد، را از کجا آورده اید؟!”
13- این شهروند محترم نه تئورسین یک جریان معنویت گرا است و نه یک روحانی که به قول خودش معیشت خود را از پروژه های کوتاه مدت و نظریه پردازی های التقاطی، تامین نماید و لذا او در حقوق معنوی خود به دنبال توحید و اسلام حنیف و تشیع پاک است و در این مسیر به همه پیامبران الهی و معصومین صلواه الله علیهم اجمعین احترام می کذارد (و از ایشان کاملا تبعیت می کند) و دست همه عالمان حقیقی ادیان الهی را می بوسد و و به روح رفتگانشان درود و سلام می فرستد و از ولایت حقه و نظام اسلامی و تشیع تا پای جان دفاع می کند. این شهروند محترم به لطف الهی هیچگاه حاضر نیست (خود را) بجز الله تسلیم هیچ تحدید و یا تحریف کننده ای که خود را تنها به ظواهر دین و یا دنیا آراسته، بنماید. انشاالله
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر