۱۳۸۹-۱۱-۲۹

افسردگي و سايمنتولوژي


افسردگی، احساس غم، دلسردی و نا امیدی است که اغلب دریک بازه ی زمانی دو هفته ای، شامل اغلب روزها و ساعات روز می شود. دیگرعلایم شایع این بیماری عبارت است از: بی حوصلگی و دلزدگی، از دست دادن علاقه، ناتوانی از لذت بردن، احساس یأس، بی حالی و خستگی، بی خوابی، گاهی خواب زیاد و ناراحت، گوشه گیری اجتماعی، احساس بی ارزش بودن و مورد نیاز نبودن، بی اشتهایی یا پرخوری، یبوست،‌ از دست دادن میل جنسی، ناتوانی در تصمیم گیری، اختلال در تمرکز، رفتار هایی نظیریک باره به گریه افتادن بدون دلیل مشخص، احساس گناه شدید به خاطر وقایع بی اهمیت یا خیالی، تحریک پذیری شدید، بی قراری، فکرکردن به خودکشی، دردهای گوناگون مانند سردرد یا درد قفسه سینه بدون شواهدی از بیماری جسمی.

منشاء بیماري

تا کنون در علل واقعی و روشنی برای این بیماری شایع ارائه نشده است. تا کنون نقش برخی عوامل زیست شناختی هم چون بیماریهای جسمی، اختلالات هورمونی و عوارض بعضی داروها بررسی شده است. عوامل اجتماعی و روانی و اختلالات ارثی نیز می توانند نقش داشته باشند. بروز این حالت اغلب با تعداد وقایع ناراحت کننده زندگی فرد ارتباط دارد.

عوامل تشدید کننده ی این بیماری را چنین بر شمرده اند: عصبانیت یا احساس دیگری که فرو خورده شده باشد. داشتن شخصیت وسواسی، منظم و جدی، تکامل گرا ،یا شدیداً وابسته، سابقه خانوادگی افسردگی، وابستگی به الکل، شکست در کار، ازدواج یا روابط با دیگران، مرگ یا فقدان عزیزان، از دست دادن شغل، خانه یا سرمایه و یاعنصر مهمی در زندگی، تغییر شکل یا نقل مکان به یک جای جدید، انجام بعضی از اعمال جراحی که در ظاهر فرد نقص ایجاد می کند، بروز یک بیماری یا معلولیت، گذر از یک مرحله زندگی به مرحله ای دیگر نظیربلوغ، یائسگی یا بازنشستگی، استفاده از بعضی از داروها مثل رزرپین، داروهای مسدود کننده بتا آدرنرژیک ، یا بنزودیازپین ها، محرومیت از داروها و مواد محرک مثل کوکائین، آمفتامین ها، یا کافئین، بیماریهایی هم چون دیابت، سرطان لوزالمعده و اختلالات هورمونی.

پیشگیری و عوارض

پیشنهاد می شود در مورد افرادی که بیشتر در معرض آسیب این بیماری قرار دارند، پیش ازتغییرات عمده زندگی، آمادگی لازم برای مواجه شدن با آن کسب شود و تا حدامکان از عوامل خطر پرهیز گردد.

در مواردی که بیماری حاد نباشد، انتظار می رود به مرور رو به بهبودی رود؛ اما با کمک گرفتن از پزشک می توان از مدت افسردگی کاست. دارو های تجویزی توسط روان شناس می تواند با ایجاد تعادل شیمیایی در بدن و مغز، نشانه های جسمی و احساسات ناگوار آن را مهار کند. باید دانست عود افسردگی شایع است و البته به لحاظ عددی درصد بهبودی بالا است، حتی اگر فرد به هنگام افسردگی، نسبت به بهبودی خود دید منفی داشته باشد.

از جمله عوارض این بیماری خودکشی است و از نشانه های هشدار دهنده ی آن گوشه گیری از خانواده و دوستان و عدم توجه به ظاهر خود، اظهار به این که فرد می خواهد همه چیز را تمام کند یا این که زیادی است و مزاحم دیگران است، شواهدی از داشتن نقشه برای خودکشی مانند نوشتن وصیت نامه یا توجه به یک سلاح قتاله و خوشحالی ناگهانی پس از احساس نومیدی طولانی مدت را می توان بر شمرد.

در صورتی که علایم خفیف تا متوسط باشند، باید روش های مراقبت از خود را پیش گیرید. به طور منظم ورزش کنید،یک رژیم غذایی متعادل و کم چرب داشته باشید، الکل مصرف نکنید، یک رژیم عادی و متعادل داشته باشید حتی اگر اشتها به غذا ندارید، کارهای عادی زندگی خود را ادامه دهید، فیلم های خنده دار و شاد ببینید، در صورت امکان به تعطیلات بروید، احساسات خود را در یک دفتر خاطرات روزانه بنویسید، سعی کنید مشکلات در روابط با دیگران را حل کنید، گرچه بهتر است که در این مقطع زمانی تصمیمات عمده نگیرید، تا حدی که می توانید فعالیت روزانه ی خود را حفظ کنید حتی اگر حوصله آن ها را ندارید.، مسئولیت های خود را تا زمان بهبودی به فرد دیگری واگذار کنید و به گروه های حمایتی در مورد افسردگی بپیوندید.

در صورتی که یکی از اعضای خانواده تان علایم افسردگی شدید دارد و یا خود احساس تمایل به خودکشی یا ناامیدی دارید باید به پزشک مراجعه کنید. اگر علایم افسردگی طولانی مدت یا نسبتاً شدید باشند برای بعضی از افراد داروهای ضد افسردگی توصیه می شود . تجویز"لیتیم" برای مواردی که دوره هایی از سرخوشی غیرطبیعی و افسردگی متناوباً رخ می دهند، رایج است.

سایمنتولوِژی

بیماری افسردگی عارضه ای نیست که یک شبه به وجود آید. اغلب تشعشعات ناشی ازاین بیماری اطرافیان را نیز درگیر می کند. دانش پزشکی چنان که مرور شد نه منشاء شناخته شده ی روشن و دقیقی برای این بیماری بسیار شایع معرفی کرده است و نه روش درمان قطعی و مطمئنی ارائه می کند. آن چه اکنون باعنوان درمان شناخته می شود روش های بسیار زمان بر و پر هزینه ای است که با شرط هم کاری و کمک خانواده و تنها در صورتی که بیمار بپذیرد که افسردگی دارد و تمام توصیه ها را انجام دهد باز هم مقطعی، محدود وچنان سطحی است که بیمارتنها توسط کنترل دارو احساس شادابی می کند و هر لحظه بیماری اش قابل بازگشت است.

شاخه ی نوینی از طب مکمل که درمان ذهن و روان را موضوع خود دارد، با ارائه ی نظریه ی بی نقصی در مورد منشاء بیماری های ذهن و روان، بدون تجویز دارو یا انجام اعمالی فیزیکی وبدون هزینه، زمینه ی درمان قطعی را فراهم می آورد. درمبانی علمی این روش درمانی که مورد تایید مراجع علمی جهان و دانشگاههای بین المللی طب مکمل قرار گرفته است، دلایل آلودگی کالبد های ذهن و روان بیمار مورد ارزیابی قرار می گیرد و با پرهیز جدی از نشانه درمانی که عوارض جبران ناپذیری را به دنبال دارد، عامل اصلی بیماری را هدف قرار می دهد.

درمان با این روش طب مکمل ایرانی دستاورد های چشمگیری را در پی داشته است و تحقیقات علمی پراکنده ای در مورد آن در حال انجام است. با عنایت به شیوع روز افزون بیماری های روانی در جامعه شایسته است در کنار روش های رایج برای آن دسته از بیمارانی که از این روش ها نتیجه نگرفته اند، پژوهش علمی آثار سایمنتولوژی بر انواع بیماری های روانی استمرار یابد.

فرنوش خدادادیان

کارشناس روانشناسی و سایمنتولوژیست





وبلاگ ابراهیم زمان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر