۱۳۸۹-۱۱-۲۹

بررسی افسردگی از دو روش روانشناختی و سایمنتولوژی


بررسی افسردگی از دو روش روانشناختی و سایمنتولوژی

درمان اغلب بیماری های روانی در مشاوره مسیر طولانی و ناپیدا افقی دارد، اما در سایمنتولوژی سرعت و شفافیت مسیر درمان موجب افزایش امید و انگیزه در بیمار می شود.

افسردگی یک بیماری شایع و عمومی است، بر اساس آمار پنج درصد جمعیت در هر لحظه از افسردگی جدی رنج می برند و ده درصد در دوره ای از زندگی خود افسرده می شوند. دست کم ده درصد کسانی که با افسردگی عمده رو به رو هستند دست به خود کشی می زنند.

افسردگی شامل همه قشرها و گروههای مختلف مردم جهان می شود و در صورتی که روش درمانی قطعی و بی عارضه ای برای آن کشف شود، می تواند بسیاری از کسانی را که از این بیماری رنج می برند به یک زندگی توام با حساسیت، خلاقیت و موفقیت سوق دهد.

عوامل گوناگونی در ایجاد افسردگی نقش دارند. افسردگی به احتمال زیاد زمانی بروز می کند که عواملی متعدد به گونه ای با یکدیگر ترکیب می شوند ولی تا کنون نحوه آن به خوبی درک نشده است . بواسطه همین ترکیبات مختلف متعدد است که به انواع مختلفی از افسردگی بر می خوریم.

تشخیص افسردگی متکی به بررسی دقیق سابقه نشانه های موجود و شرایط گذشته، تاریخچه خانوادگی، معاینه بیمار از سوی پزشک، معاینه جسمانی، توجه به نظریات اعضای خانواده و بررسی های آزمایشگاهی است که هنگام تصمیم گیری درباره تشخیص و نیاز به درمان، به همه این عوامل باید توجه شود. گاه ممکن است که تشخیص روشن نباشد و به بررسی ها و مشاهدات بیشتری نیاز باشد . در مواردی بدون این تصمیم گیری ها بیمار و پزشک تصمیم به شروع درمان می گیرند، زیرا شدت پریشانی بیماری به حدی است که صبر کردن امکان ندارد.

از آن جا که عوامل مختلفی منجر به افسردگی می شوند، روش های درمانی مختلفی برای افسردگی وجود دارد. در مواقعی این درمان ها عوامل مسبب افسردگی را هدف می گیرند. اغلب این روش ها بدان جهت استفاده می شود که مفید بودنشان به اثبات رسیده و یا پزشک در استفاده از آنها آشنایی بیشتر دارد.

روان درمانی یا محبت درمانی همیشه برای افسردگی هایی که به اقدام درمانی نیاز دارند مناسب است. دارو درمانی اساس درمان افسردگی های عمده است. آثار مثبت داروهای ضد افسردگی به اثبات رسیده است. اما انتخاب بهترین داروها و به حداقل رسانیدن عوارض جانبی ناشی از آن ها و این که هنوز این دارو ها نقش درمان نشانه ها را دارند هنوز مسائل مهمی هستند که باید مد نظر قرار بگیرند.

داروهای ضد افسردگی اگر مطابق تجویز پزشک مصرف شوند، کنترل شده و بی خطر هستند، اما همه داروها در حکم شمشیرها یی دو لبه ای به شمار می آیند که عوارض جانبی نا خواسته ی آن ها اعتبار شان را مخدوش می کند.

تعریف افسردگی در سایمنتولوژی

محدودیت روش های درمانی رایج برای افسردگی ناشی از فقدان تعریفی علمی و جامع از این بیماری است. در سایمنتولوژی که نگرشی کل نگر بر انسان دارد تعریف به نسبت جامعی ارائه می گردد. از این منظر طرز تلقی فرد از محیط و جهان هستی مادی و حوادث بیرونی که توسط حواس انسان به مغز گزارش شده و پس از آن از فیلتر و چارچوبی عبور می کند "بینش" نامیده می شود. این فیلتر بر اساس طرز فکر، تجربه، برداشت های فردی و تاثیرات محیطی که از قبل برنامه ریزی شده است در ارزیابی شدت و ضعف ارزش وجودی یک حادثه و معیارهای دیگر آن نقش اصلی را ایفا می کند.

بینش همان طرز تلقی انسان از خود و جهان هستی است و ذهن، واکنش ادراکی لازم را در مقابل هر حادثه پس از عبور از این چارچوب و طبق برنامه ریزی های موجود در آن، از خود نشان داده تا ذهنیت ما در مقابل آن حادثه شکل دهد. به دنبال شکل گیری عکس العمل ذهن، نوبت به واکنش روان می رسد که تعیین کننده نوع احساس ما در مقابل هر حادثه است. بعد از این عوامل، نتیجه گیری ذهن و روان به مغز مخابره شده و این پیام های مخابراتی متا فیزیکی توسط مغز به زبان فیزیک و جسم ترجمه می شود که به صورت پیام های شیمیایی والکتریکی در عصبی به بدن منتقل می شود و پس از آن جسم مجبور به واکنش می شود. بنابراین مقابله با رخدادهای شیمیایی در بدن به وسیله ی دارو، خنثی سازی محصول فرآیندی پیچیده ای است که منشاء بیماری به شمار می آید.

متناسب با این فرایند که همه برتر از حیطه ی بدن رخ می دهد، انواع افسردگی ها متفاوت است. افسردگی ذهن، اختلال در ادراکات و افکار پلید و تمایل به خود کشی را در پی دارد. افسردگی روانی، اختلال در احساسات و حس های ناشناخته را به تبع خود دارد. آخرین مرحله افسردگی جسمی است از نشانه های آن تغییر چهره، تغییر در راه رفتن، از دست رفتن ذوق و شوق، وجد و سرور است. در این مرحله چنان افسردگی به اوج رسیده است که خمودگی ذهنی و تغییرات منفی در ادراکات و ذهنیت فرد به دیگران هم سرایت می کند و به آن افسردگی تشعشعاتی گفته می شود.

از طریق سایمنتولوژی از آنجائیکه تمام وجود انسان زیر ذره بین قرار می گیرد بنابراین تشخیص و درمان همزمان و در مدت کوتاهی انجام می شود و بیماران افسرده در این روش حداکثر در مدت یک هفته تحت درمان قرار گرفته و نتیجه مثبت می دهد.

نکته ی قابل توجه در روش سایمنتولوژی، بی عارضه بودن، بی نیازی از دارو و دیگر ابزارهای درمانی شناخته شده و عدم محدودیت آن در برابر بیماری های متنوع روانی است.

رسولی

کارشناس ارشد روانشناسی مشاوره و سایمنتولوژیست



وبلاگ زلال معرفت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر