۱۳۹۳-۰۸-۲۰

لا اله الا الله دروني(سه)

لا اله الا الله دروني(سه).. مفهوم حمله
تازه بعد از اين مرحله كه به وحدت دروني رسيديم، اين «لا اله الاّ الله» دروني، تازه ما جوانه مي‌زنيم، .......مي‌گويند «نه بابا اين يك جوانه‌اي زد، معلوم است» از حالا به بعد نمود عيني تازه مي‌خواهد پيدا شود كه اين جوانه حالا بالاخره به چه ثمري خواهد رسيد؟ .....به چه باري مي‌نشنيد؟ ......چه ميوه‌اي خواهد داد؟ .....و الي آخر. اگر به آن سادگي بود كه مشكل ما تا حالا حل شده بود ديگر، .......نياكان ما حلش كرده بودند ديگر به ما هم نرسيده بود......... ولي امروزه برگرديم نگاه كنيم تازه متوجه مي‌شويم آن‌ها هم چيزي متوجه نشدند و رفتند و همه‌اش گفتند خدا يكي است .....و بعد هم هي تعجب كردند كه چرا مشكلات حل نمي‌شود.
بنابراين در اينجا وقتي مي‌آيي مي‌خواهي كه اين مديريت داخلي را بكني، اين سيستم ملوك‌الطوايفي را در مملكت وجود سر و سامان بدهي،...... اين خوان را بنشانيم سرجايش، .........آن يكي را نمي‌دانم چكار كنيم و خلاصه آخر بگويند:« اين مملكت وجودي يك مديريتي دارد»،.......... چقدر آشوب‌ها را بايد مهار كنيم؟ چقدر فتنه‌ها و مسايل مختلف را بايد مهار كنيم؟....... و شما مي‌دانيد به همچنين مديريتي رسيدن كار دارد و كار مي‌برد، .........
اسم اين قضيه به درست يا به غلط گذاشته شده "حمله".........
اما حمله هر كسي ممكن است يك تصوراتي از اين حمله در ذهنش ايجاد كند، اين حمله چيزي نيست جز در درون ما. ........مي‌گوييد تيك‌ شخصيتي، فوراً يك بخشي، يك من‌ي قد علم مي‌كند كه «لازم نكرده! اين براي چيه؟! اين فلان است!»....... مي‌گويي اين يكي، مي‌گويي كنترل دشارژ يكي، مي‌گويي آن يكي، همين‌طور من‌هاي مختلف و آشوب‌هاي مختلف، فريب، فرق نمي‌كند.
ترم پنجم، جلسۀ پنجم، تصویری
محمد علی طاهری، عرفان کیهانی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر