نياز به ستايش و مورد توجه قرار گرفتن!
ما ياد آن زمان هستيم و مي گوئيم عجب زماني بود، چقدر عالي بود و چقدر لذت بخش بود و ما چقدر كيف كرديم، وقتي ما را سجده كردند ما حض برديم و ياد آنجا بوديم، دایما داريم به گذشته نگاه مي كنيم، به آن موقع.
لذا چيزي كه ما را زمين مي زند همين نياز است و عامل بيچارگي ما و رجعت به گذشته است. در آن زمان خوب بوده ولي الان خوب نيست، عاملي كه ما را بيچاره مي كند، ميل به مورد ستايش قرار گرفتن، نياز به تشويق و ... است كه ما نيازمند باشيم، نه اينكه بد باشد،
« من لم يشكر مخلوق لم يشكر خالق »،
اين آگاهي است براي اينكه شكرگذاري كنيم، تعريف كنيم و ... اينها هست ولي نبايد نيازمند باشيم، ما نيازمنديم!
اگر نيايند و از ما قدرداني نكنند، دشارژ مي شویم، اگر از ما تعريف نكنند، ما زمين مي خوريم، انگيزه حركت را از دست مي دهيم و به خاك سياه مي نشينيم. الان عده بسيار زيادي مشكل زندگيشان همين است كه از ما قدرداني نمي شود، از ما تعريف نمي شود و ... اگر ما بي نياز بوديم چه مي شد؟!
نياز نداريم كسي بيايد و دستش را بگذارد روي شانه ما و به ما بگويد، آفرين و ...
بي نيازيم. اين بي نيازي قدرت واقعي است، اين بي نيازي عظمت و ابهت دارد.
در عرفان اين بخش يعني (نياز به تشويق) با كمك حلقه هاي رحمانيت حذف مي شود.
دوره ٢ - جلسه ٤ - زنگ ٢
استاد محمد علی طاهري
ما ياد آن زمان هستيم و مي گوئيم عجب زماني بود، چقدر عالي بود و چقدر لذت بخش بود و ما چقدر كيف كرديم، وقتي ما را سجده كردند ما حض برديم و ياد آنجا بوديم، دایما داريم به گذشته نگاه مي كنيم، به آن موقع.
لذا چيزي كه ما را زمين مي زند همين نياز است و عامل بيچارگي ما و رجعت به گذشته است. در آن زمان خوب بوده ولي الان خوب نيست، عاملي كه ما را بيچاره مي كند، ميل به مورد ستايش قرار گرفتن، نياز به تشويق و ... است كه ما نيازمند باشيم، نه اينكه بد باشد،
« من لم يشكر مخلوق لم يشكر خالق »،
اين آگاهي است براي اينكه شكرگذاري كنيم، تعريف كنيم و ... اينها هست ولي نبايد نيازمند باشيم، ما نيازمنديم!
اگر نيايند و از ما قدرداني نكنند، دشارژ مي شویم، اگر از ما تعريف نكنند، ما زمين مي خوريم، انگيزه حركت را از دست مي دهيم و به خاك سياه مي نشينيم. الان عده بسيار زيادي مشكل زندگيشان همين است كه از ما قدرداني نمي شود، از ما تعريف نمي شود و ... اگر ما بي نياز بوديم چه مي شد؟!
نياز نداريم كسي بيايد و دستش را بگذارد روي شانه ما و به ما بگويد، آفرين و ...
بي نيازيم. اين بي نيازي قدرت واقعي است، اين بي نيازي عظمت و ابهت دارد.
در عرفان اين بخش يعني (نياز به تشويق) با كمك حلقه هاي رحمانيت حذف مي شود.
دوره ٢ - جلسه ٤ - زنگ ٢
استاد محمد علی طاهري
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر