پيامي از سروش
مرا موجی ست دائم که شیدا میکند
مرا بادی ست دائم که هوهو میکند
مرا نوری ست دائم که شیون میکند
مرا کاریست دائم که دعوت میکند
منم آن دُر پر مایه که هوهو میکنم
منم آن عشق پرمایه که دعوت میکنم
بپاخیز و بچرخ و ساکت و آرام
بخواب و مست و هوشیار و سبک، بی نام !
مرا دیوانه و عاشق تو کردی
مرا هر دم به یک سو ، رانده کردی
مرا آواره ی کوه و در و دشت
بسوزانده چرا بی سایه کردی
درون جمع بی حالان ، مرا ناطق تو کردی
هديه اي ناب از همسفر گرامي سركار خانم Mahdan Hashemi با طلب خير
مرا موجی ست دائم که شیدا میکند
مرا بادی ست دائم که هوهو میکند
مرا نوری ست دائم که شیون میکند
مرا کاریست دائم که دعوت میکند
منم آن دُر پر مایه که هوهو میکنم
منم آن عشق پرمایه که دعوت میکنم
بپاخیز و بچرخ و ساکت و آرام
بخواب و مست و هوشیار و سبک، بی نام !
مرا دیوانه و عاشق تو کردی
مرا هر دم به یک سو ، رانده کردی
مرا آواره ی کوه و در و دشت
بسوزانده چرا بی سایه کردی
درون جمع بی حالان ، مرا ناطق تو کردی
هديه اي ناب از همسفر گرامي سركار خانم Mahdan Hashemi با طلب خير
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر