دیدگاه "فراکل نگر " چه دیدگاهی
است ؟
فراکل نگری نگرشی است به انسان که بسیار کل
نگر بوده و دیدگاهیست کاملا عرفانی که در آن انسان به وسعت جهان هستی دیده می شود
، نه فقط مشتی گوشت و پوست و استخوان .
انسان متشکل از بینهایت اجزای وجودیست که
از جمله ی آنها می توان به بی نهایت کالبد وجودی او (مانند کالبد فیزیکی ، کالبد
اختری ، کالبد روانی ، کالبد ذهنی و ... و در نهایت کالبد روح جمعی ) ، چاکراها
(مبدل های انرژی) ، کانال های 14 گانه ( که در طب سوزنی مطرح است) ، حوزه های
مختلف انرژی در اطراف بدن ( حوزه ی پلاریتی ، حوزه ی بیوپلاسما و .. ) و نیز
اجزایی مانند شعور سلولی ، فرکانس مولکولی ، و بینهایت اجزای ناشناخته ی دیگر .
در طول تاریخ همواره به انسان و بیماری
نگاهی تک بعدی شده است و درمان تا کنون به این شکل بوده که در هر طبی از زاویه ی
خاصی به انسان نگاه می شده و بیماری او نیز از همان زاویه مورد شناسایی قرار می
گرفته است. برای مثال :
"طب رایج" انسان را مانند یک
ماشین دانسته و فقط به کالبد فیزیکی (جسم) انسان توجه دارد ،
در "هومیوپاتی" فقط به شعور
سلولی می پردازد ،
در "پولاریتی درمانی " حوزه ی
پولاریتی ،
و در "سایمتیک تراپی" فرکانس
مولکولی را مد نظر قرار داده است .
از این روست که ماجرای انسان همانند ماجرای
"فیلی در تاریکی " جناب مولانا شده است ، که در آن نقل می شود :
عده ای در تاریکی فیلی را لمس کردند . کسی
که پای فیل را گرفت ، گفت که فیل یک ستون است . کسی که گوش فیل را گرفت ، گفت که
فیل یک بادبزن است . کسی که بر پشت فیل دست کشید ، گفت که فیل یک تخت است و تا آخر
...
ماجرای انسان هم همینگونه است : کسی که
گوشت ، پوست و استخوان را شناخته ، بیماری را فقط نتیجه ی عملکرد بد این بخش ها می
داند . کسی که شعور سلولی را می شناسد ، می پندارد که بیماری زمانیست که شعور سلول
مختل شود، کسی که با چاکرا سر و کار دارد ، می گوید که زمانی انسان بیمار می شود
که تعادل چاکرا ها به هم بخورد و کسی که بر طب سوزنی واقف است میگوید که زمانی که
تعادل انرژی در هر یک از کانال های 14 گانه بر هم خورده و یا مسدود شوند انسان
بیمار می شود و یا بیماری در سایمتیک تراپی بر هم خوردن فرکانس مولکولی بدن است .
پولاریتی درمانگرها بیماری را نتیجه ی بر هم خوردن حوزه ی پلاریتی بدن می دانند و
به همین صورت در هر طبی انسان و بیماری از همان زاویه ی شناخته شده و تحت تخصص
مورد بررسی قرار می گیرد .
اما تعریف جامع و کامل "بیماری"
چیست و چه تعریف کلی ای می توان برای آن ارائه داد ؟ و دیدگاه فراکل نگری چه نقشی
در تعریف و درمان بیماری انسان می تواند داشته باشد ؟
erfanekeihani#
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر