شارژ شعوري !
مسائل حلال و حرام هم به اين مسئله ارتباط پيدا مي کند !
و در واقع به مسائلي مي رسيم که شايد در وهله اول ما آنها را بي ارتباط بدانيم. چه ربطي دارد لقمه به صداي ساز ما؟!
در اين اکوسيستم، در اين کيهان، براي درک هم فازي کيهاني متوجه ميشويم
که اين لقمه به آن ساز به اين نقاشي و... و همه اينها به هم ارتباط دارند !
وارد ارتباط همفازي کيهاني شديم تا اين ادراکات را به ما هديه بکنند
و ما از هستي اين ادراکات را کادو بگيريم !
و تازه بفهميم که هستي چي دارد
و از چه تقدسي جز به جز برخوردار است !
وقتي تقدس تجلي الهي را درک کرديم
ديگر تقدس خودش محرز ميشود !
اما الان هر چه زور ميزنيم او را مقدس بدانيم !
مي بينيم که زور زدن ما بي فايده است !
به اين علت که هنوز به تقدس تجليات او پي نبرديم!
اينجا دوباره بر ميگرديم به شمس من و خداي من که مولانا اشاره کرد !
نه اين است که شمس خدا شده !
اهميت تجلي الهي را در واقع مولانا پي برد که تجلي الهي چقدر اهميت دارد !
ما به خودش دسترسي نداريم بلکه تجلي او را بايد دريابيم !
اصولا ملتهاي ريشه دار
ملتهايي که در بحث فرهنگ و عرفان سابقه اي دارند
اين موضوع در ناخودآگاهي جمعي آنها وجود دارد !
بحث "حال" و "حال کردن" در اين ملتها
و بحث رسيدن به يک Mood که غير قابل تعريف است !
هميشه در ملتهايي که سابقه دارند( مثلا موسيقي آمريکاي جنوبي با موسيقي آمريکاي شمالي کاملا فرق دارد) بوده است !
موسيقي غربي دوباره تحت تاثير زندگي صرف ماشيني قرار مي گيرد
و تجاربي که در زندگي ماشيني دارد در آن تاثير مي گذارد
مثل لجام گسيختگي و حالت طغيان و سرکشي و ... !
دوره 4 - استاد طاهري
مسائل حلال و حرام هم به اين مسئله ارتباط پيدا مي کند !
و در واقع به مسائلي مي رسيم که شايد در وهله اول ما آنها را بي ارتباط بدانيم. چه ربطي دارد لقمه به صداي ساز ما؟!
در اين اکوسيستم، در اين کيهان، براي درک هم فازي کيهاني متوجه ميشويم
که اين لقمه به آن ساز به اين نقاشي و... و همه اينها به هم ارتباط دارند !
وارد ارتباط همفازي کيهاني شديم تا اين ادراکات را به ما هديه بکنند
و ما از هستي اين ادراکات را کادو بگيريم !
و تازه بفهميم که هستي چي دارد
و از چه تقدسي جز به جز برخوردار است !
وقتي تقدس تجلي الهي را درک کرديم
ديگر تقدس خودش محرز ميشود !
اما الان هر چه زور ميزنيم او را مقدس بدانيم !
مي بينيم که زور زدن ما بي فايده است !
به اين علت که هنوز به تقدس تجليات او پي نبرديم!
اينجا دوباره بر ميگرديم به شمس من و خداي من که مولانا اشاره کرد !
نه اين است که شمس خدا شده !
اهميت تجلي الهي را در واقع مولانا پي برد که تجلي الهي چقدر اهميت دارد !
ما به خودش دسترسي نداريم بلکه تجلي او را بايد دريابيم !
اصولا ملتهاي ريشه دار
ملتهايي که در بحث فرهنگ و عرفان سابقه اي دارند
اين موضوع در ناخودآگاهي جمعي آنها وجود دارد !
بحث "حال" و "حال کردن" در اين ملتها
و بحث رسيدن به يک Mood که غير قابل تعريف است !
هميشه در ملتهايي که سابقه دارند( مثلا موسيقي آمريکاي جنوبي با موسيقي آمريکاي شمالي کاملا فرق دارد) بوده است !
موسيقي غربي دوباره تحت تاثير زندگي صرف ماشيني قرار مي گيرد
و تجاربي که در زندگي ماشيني دارد در آن تاثير مي گذارد
مثل لجام گسيختگي و حالت طغيان و سرکشي و ... !
دوره 4 - استاد طاهري
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر