اگر شخصیت وذهن دیگران رابتوانیم بخوانیم،رفتارمان با آنها درست تر میشود،چرا منع میکنید
سؤال: اگر شخصیت و ذهن دیگران را بتوانیم بخوانیم، رفتارمان با آنها درست تر می شود، چرا منع می کنید؟
پاسخ استاد: نه، شخصیت طرف محرمانه است، اگر ما شخصیت همدیگر را بخوانیم دیگر آزمایشی در کار نبود، اصلاً آب از آب تکان نمی خورد. شما نمی توانستی به من دروغ بگویی، من هم نمی توانستم به شما دروغ بگویم، چون شما می دیدی و من هم می دیدم . اما الان پوشیده است، ما را پوشیده این وسط قرار دادند. یکی از اهداف شبکه منفی این است که این آزمایش را مخدوش بکند. اگر من بتوانم فکر شما را بخوانم و شما هم فکر من را بخوانید آزمایش مخدوش می شود. اگر من بدانم فردا چی می شود آزمایش مخدوش می شود چرا؟ من سر یک دو راهی هستم باید انتخاب کنم، حالا که می خواهم انتخاب کنم باید فکر کنم، بعد از فکر کردن باید اختیار کنم، بعد باید مسئولیت اش را بپذیرم در هر کاری، می خواهی بخری ، می خواهی بفروشی، ازدواج کنی باید تحقیق و بررسی کنیم. اما اگر من بیایم سر دو راهی و به من نشان بدهند که این راه این است و آن راه هم این است، خوب دیگه هنر من اینجا چیه. خوب من می بینم و می گویم همین ، دیگر اختیار نمی خواهد بکنیم، فکر نمی خواهد بکنیم، دوباره دو راهی بعدی، دو راهی بعدی و ...
همینطور اگر قرار باشد من اختیار نکنم، فکر نکنم، چقدر قرآن سفارش به فکر و تفکّر کرده است، خوب برای چی می گوید، برای اینکه در هر راهی که قرار می گیریم بتوانیم فکر کنیم که بدنبال اون اختیار کنیم که بدنبال اون مسئولیت قبول کنیم.
ما مسئولیت انتخاب هایمان را قبول می کنیم، فردا از ما مسئولیت را می خواهند یا نمی خواهند؟ اگر نمی خواهند یک بحث دیگری است، ولی می خواهند.
CD صوتی _ دوره یک _ جلسه 4 _ زنگ اول
استاد محمد علی طاهری
سؤال: اگر شخصیت و ذهن دیگران را بتوانیم بخوانیم، رفتارمان با آنها درست تر می شود، چرا منع می کنید؟
پاسخ استاد: نه، شخصیت طرف محرمانه است، اگر ما شخصیت همدیگر را بخوانیم دیگر آزمایشی در کار نبود، اصلاً آب از آب تکان نمی خورد. شما نمی توانستی به من دروغ بگویی، من هم نمی توانستم به شما دروغ بگویم، چون شما می دیدی و من هم می دیدم . اما الان پوشیده است، ما را پوشیده این وسط قرار دادند. یکی از اهداف شبکه منفی این است که این آزمایش را مخدوش بکند. اگر من بتوانم فکر شما را بخوانم و شما هم فکر من را بخوانید آزمایش مخدوش می شود. اگر من بدانم فردا چی می شود آزمایش مخدوش می شود چرا؟ من سر یک دو راهی هستم باید انتخاب کنم، حالا که می خواهم انتخاب کنم باید فکر کنم، بعد از فکر کردن باید اختیار کنم، بعد باید مسئولیت اش را بپذیرم در هر کاری، می خواهی بخری ، می خواهی بفروشی، ازدواج کنی باید تحقیق و بررسی کنیم. اما اگر من بیایم سر دو راهی و به من نشان بدهند که این راه این است و آن راه هم این است، خوب دیگه هنر من اینجا چیه. خوب من می بینم و می گویم همین ، دیگر اختیار نمی خواهد بکنیم، فکر نمی خواهد بکنیم، دوباره دو راهی بعدی، دو راهی بعدی و ...
همینطور اگر قرار باشد من اختیار نکنم، فکر نکنم، چقدر قرآن سفارش به فکر و تفکّر کرده است، خوب برای چی می گوید، برای اینکه در هر راهی که قرار می گیریم بتوانیم فکر کنیم که بدنبال اون اختیار کنیم که بدنبال اون مسئولیت قبول کنیم.
ما مسئولیت انتخاب هایمان را قبول می کنیم، فردا از ما مسئولیت را می خواهند یا نمی خواهند؟ اگر نمی خواهند یک بحث دیگری است، ولی می خواهند.
CD صوتی _ دوره یک _ جلسه 4 _ زنگ اول
استاد محمد علی طاهری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر