۱۳۹۲-۱۱-۱۲

کنترل تشعشع منفي 2 !

کنترل تشعشع منفي 2 !

براي جلوگيري يا رفع پارازيت شعوري است
ما ميتوانيم شعور منفي روي افراد ساطع کنيم
و پارازيت شعوري بدهيم آنها مختل بشوند
يکي از حالتهايي که همگاني است
و همه دارند و کم و بيش در معرضش هستيم
اين است که مي توانيم همديگر را در معرض پارازيت شعوري قرار بدهيم !

جنگ الکترونيک را مثال مي زنيم
هواپيما و کشتي هاي دشمن يک پارازيتي را
مي فرستند روي امواج راداري و مکالماتي دشمن،
لذا اين پارازيتها سيستم راداري و مکالماتي و ارتباطي دشمن را مختل مي کند
اين مي شود اساس جنگ الکترونيک !

در مورد ما به اين صورت است که
ما همديگر را در معرض پارازيت شعوري قرار مي دهيم
و اين پارازيت شعوري اختلالاتي ايجاد مي کند !

يک چيزي که در اصطلاح عوام به آن چشم زخم مي گويند !

و در جاهاي مختلف، اسامي مختلف است
و ممکن است اثراتش را به صورت تجربي لمس کرده باشيد !

چشم زخم، بحث خرافي بودن را براي ما تداعي مي کند
بدون توجه به اسم (چشم زخم)
وقتي وارد بحث کارشناسي قضيه مي شويم مي بينيم واقعيت اين طور هست که افراد همديگر را در معرض يک جنگ شعوري قرار مي دهند
و مي توانند اين تشعشع را ساطع بکنند و ناخودآگاهي است !

البته خيليها ناخودآگاه است
و خيليها هم خود آگاه
و مي دانند که اين کار را کرده اند
و به اصطلاح قديمي ها چشمشان شور است !

کافي است فرد از فاز منفي به چيزي نگاه کند
يعني چيزي باشد که تحسين برانگيز است و نظرش را جلب کرده است !

اين پارازيت شعوري حتي روي شعور ماده هم مي تواند اثر بگذارد !

ما بنا به درخواست افراد اين ارتباط را اعلام مي کنيم
و پارازيت را قطع مي کنيم
ممکن است چند روز ديگر خود فرد دانسته يا ندانسته راه را براي شبکه منفي باز بگذارد دوباره امکان هست درگير پارازيت شعوري بشود !

اينطور نيست که براي ابد قطع بشود
اين اختيار فرد است ممکن است امروز بيايد و بگويد من را قطع کنيد
و فردا خودش برود و متصل بشود ( به شبکه منفي )
بر اساس اختيارش اين حق را دارد !

زندگي ميدان جنگ است.
در ميدان جنگ شما مي توانيد بگوئيد حمله نيست؟!
هرگز لحظه اي فرا نمي رسد که ما بتوانيم بگوئيم حمله نيست !
به هيچ عنوان اين طور نيست.

لذا در ميدان جنگ يک سرباز کار آزموده هيچ وقت خيالش راحت نمي شود
که حمله نيست، هميشه و در هر حالتي مراقب هست که اصول ايمني را که مي داند رعايت بکند !
ممکن است که هر آن يک خمپاره، گلوله و ... به سمتش بيايد !

اگر قبول کرديم که زندگي همان ميدان جنگ است
لزوم آمادگي را براي ما باز مي کند که اين آمادگي بايد باشد
اما از نقطه نظرهاي ديگري
يک امکانات و تسهيلاتي را که ما صاحـــب شديم به ما خيال راحت مي دهد !
ديدگاههائي را که صاحب شديم به ما خيال راحت مي دهد !

اين که فاز منفي نمي رويم،
کنترل دشارژ و ضد ضربه شدنها مدام به سرباز ايمني و تجهيزات مي دهد !

اما اگر ما فکر بکنيم که لحظه اي هست که مبارزه لزومي ندارد
و مي توانيم دست و پايمان را دراز کنيم، اين تقريبا غير ممکن است !

کنترل تشعشع منفي نسبت به تشعشع دفاعي، حملات کمتري دارد !

اين موضوع را تجربه کرديم که
با کنترل تشعشع منفي ممکن است حال برخي افراد بد بشود !
در نهايت چيز غير قابل کنترلي نيست
و تحت کنترل است
ولي مسلما تظاهرات (بيرون ريزي) هست !
ولي آن طور مثل تشعشع دفاعي حاد نيست که لازم باشد ما اجازه بگيريم !

دوره 4 - استاد طاهري

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر