راز دل را مي شنيدم ،مي رميدم ،مي رميدم
صادقانه از تو جانا حرفهايي مي شنيدم
بودي اندر دل چنان گويي که من ،من نيستم
با خودم اما،که با تو با تو من مي زيستم
سوزد اين شمع غمم در هجر تو معشوق من
لحظه ها را ،لحظه لحظه غرق تو مي زيستم
در پي کثرت شگفتا من چه را ميخواستم
درک وحدت را چه مشتاقانه بر پا خواستم
ساقيا خوش آمدي بر گيرز اين پيمانه را
من مي و معشوق را با هم چنان مي زيستم
Leila Najafi +1
روزي آسمانيي که پريشب برام جاري شد. 92/11/09
صادقانه از تو جانا حرفهايي مي شنيدم
بودي اندر دل چنان گويي که من ،من نيستم
با خودم اما،که با تو با تو من مي زيستم
سوزد اين شمع غمم در هجر تو معشوق من
لحظه ها را ،لحظه لحظه غرق تو مي زيستم
در پي کثرت شگفتا من چه را ميخواستم
درک وحدت را چه مشتاقانه بر پا خواستم
ساقيا خوش آمدي بر گيرز اين پيمانه را
من مي و معشوق را با هم چنان مي زيستم
Leila Najafi +1
روزي آسمانيي که پريشب برام جاري شد. 92/11/09
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر