۱۳۹۲-۰۹-۰۶

"نسبیت زشت و زیبا"

اگر بتوان انسان را از جهان هستی مادی بیرون گذاشت، زشتی و زیبایی معنی و مفهوم خود را از دست می دهد. در حقیقت، جهان هستی به خودی خود تعریفی برای زشتی و زیبایی ندارد. این انسان است که به جهان هستی معنا می دهد و آن را تعبیر و تفسیر می کند و گر نه در طبیعت، زشت و زیبا همه جا در کنار هم قرار دارند و از بابت آن هیچ اعتراضی وجود ندارد.

پر طاووس را مبین و پای بین 
تا که سوء العین نگشاید یقین

اگر زیبایی پر طاووس را نظاره می کنیم، لازم است پایش را نیز ببینیم تا دچار کج فهمی نشویم و از حقیقت قوانین هستی دور نیفتاده، فکر نکنیم که همه چیز باید در زیبایی مطلق و یا زشتی مطلق قرار داشته باشد. در هستی زیبایی و زشتی در کنار هم قرار دارد: گل و خار آن، پر طاووس و پای او و ... که حاصل جمع هر یک از این ها یک زیبایی طبیعی دارد.

یکی دیگر از بینش هایی که موجب بیماری انسان می شود، دیدگاه «مطلق بینی» در برآورد زیبایی است. در واقع این دیدگاه انسان را به دنبال این می کشاند که در مخلوقات الهی انتظار زیبایی مطلق داشته باشد. در حالی که زیبایی مطلق که هیچ گونه زشتی در حاشیه خود نداشته باشد، در هیچ یک از اجزای جهان وجود ندارد و اگر به این موضوع توجه نشود، ممکن است هر چیزی در نظر انسان زشت مطلق تلقی شود و از این جهت، اذیت و ناراحتی عمیق او را فراهم آورد. اگر گلی باشد، خار هم در کنار آن خواهد بود. این «دیدگاه نسبیتی» درباره زشتی و زیبایی است که به انسان می فهماند که در کنار زیبایی می تواند زشتی و در کنار زشتی نیز می تواند زیبایی وجود داشته باشد.

یکی از اثرات فهم و درک این موضوع، نقش آن در سلامتی است. با قبول قانون نسبیت و اصل عدم قطعیت، می توانیم از بیماری هایی که ناشی از تنش ها هستند، رها شویم؛ زیرا عدم آگاهی از قانون نسبیت منجر به ایجاد تنش و سپس بیماری های جسمی، روانی، ذهنی و روان تنی خواهد شد. اما با گردشی در کوچه باغ راز هستی و کشف رمز از آن و پی بردن به وحدت هستی مادی به این نکته می توان واقف شد که سراسر آن زیبایی است. به عبارت دیگر، در تماشای باغ هستی، با شکستن عینک «مطلق بینی» موفق به دیدن وحدت حاکم بر آن می شویم که خود نوعی زیبایی است. علاوه بر این، فهم و درک این وحدت عامل درک عظمت طرح الهی است که اگر کسی درباره آن به یقین برسد، نظاره گر زیبایی نقش بسته در زمینه این طرح شگفت انگیز خواهد شد.

زندگی زیباست چشمی باز کن
گردشی در کوچه باغ راز کن

هر که چشمش در تماشا نقش بست
عینک بدبینی خود را شکست ...

گر تو را نور یقین پیدا شود
میتواند زشت هم زیبا شود (مولانا)

(محمد علی طاهری / بینش انسان / قانون نسبیت )

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر