۱۳۹۳-۰۱-۲۹

ذكر يا مانترا (كلام بي معنا) !

ذكر يا مانترا (كلام بي معنا) !

در اين تجربه شما چيزهائي را مي گوئيد که معني ندارد، از نظر ما معني ندارد، اگر اين پيش آمد مسئله اي نيست، چيزهائي به ما داده مي شود و چيزهائي پيش مي آيد که مثلاٌ در روز پنتيک هاوس با زبان روح صحبت کردند.

بحث زبان روح نيست، زبان روح القدس يعني آن ارتباطي که ما معني نمي دانيم ولي داريم يک چيزي مي گوئيم که در واقع از نقطه نظر هوشمندي يک مراوده است ولي از نظر زبان قراردادي ما، قرارداد ماست. اين يک بحث اعتباري بين ماست، کلام ماست، ولي از اين اعتبار که خارج شويم مي بينيم يک چيزهائي داريم مي گوئيم که اصلاٌ معني براي شنونده ندارد، شنونده اي که بشنود مي گويد " اين چي داره ميگه".

بنابراين آن کلام، کلام بي معني، زمانهائي که داده شده، گفتند مانترا.
مانترا بايد از آنطرف داده شود، حالا ذکر است يا مانترا، با معني يا بي معني، مثلاٌ ذکر لا اله الا الله، يک جا مي گوئيم رحيم، يک جا ممکن است عبارتي باشد، ما که نمي دانيم، بنابراين اصل اين ماجراها وجود دارد. در يک جذبه مثبت و در يک ارتباط الهي ودر يک شور و شوقي که اين شور و شوق نمي تواند صرفاٌ زميني باشد يا تقليدي باشد يا ادا باشد.
کلام اعتباري و قراردادي ماست، بين ما و آنجا ممکن است ماجراهاي ديگري اتفاق بيفتد که مي رويم و آن را تجربه مي کنيم.

مانترا و ذکر منحصراٌ مخصوص شماست، با ارتباطي که با شما هست آن زبان اعتبار و ارزش دارد و براي شخص ديگري مفهوم ندارد و بي معني است.

به طور کلّي ما همواره حواسمان را جمع مي کنيم، آنچه که بعد از آن دريافت مي کنيم هميشه چک مي کنيم که مبادا روزنه اي باز بوده و کاملاٌ حواسمان را بايد جمع کنيم اين قانون است.

بحث پرواز:
ممکن است هر اتفاقي که به نوعي به کمال کمک کند، پيش بيايد. ممکن است يک دفعه ما ببينيم که اصلاٌ نيست شديم و سر از جاي ديگر در آورديم و مدّتي نفهميديم که اينجا هستيم، جا باز قرارداد ماست، قابل تعريف نيست. ما را جاي بدي نمي برند. چک مي کنيم اما شما ببينيد هدف چيست و ماجرا چيست بعد مي توانيم تفسير کنيم.

بعد از تجارب بهتر مي توانيم با هم صحبت کنيم، هر چه به شما دادند همان است. فقط ما بحث پيوند را (به نوعي پيوندهاي مختلفي است) و آن پيوندها را داريم دنبال مي کنيم ببينيم چه ماحصلي دارد.

دوره 8 - جلسه 1 - زنگ 2 - استاد طاهري

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر