۱۳۹۳-۰۲-۲۷

بحث ادعاي شفاء بيماران توسط روح متعالي

بحث ادعاي شفاء بيماران توسط روح متعالي

کساني که در کما هستند، شخصيتي را مي بينند با حالت نوراني يا لباس سبز و شفا پيدا مي کنند، اين ماجرا يک در ميليون يا کمتر اتفاق مي افتد و بعد نياز به تحقيقات اساسي دارد و بعد بايد به آن فرد تشعشع دفاعي داد چرا، چون بعضي از مواقع اين کارها انجام مي شود، وبعد فرد درمان شده مي شود دنباله رو آن چيزي که ديده، و فرد را مي کشاند و مي برد و هر چه بگويد اين فرد گوش مي کند، چون ديگر اين فرد ايمان صد در صد پيدا کرده، حالا بايد ديد که آن چيست،

يک موضوع ديگر اينکه روح متعالي بايد ماموريت بسيار مهمي داشته باشد که بيايد، روح متعالي اگر برود در زندگي خودش، ديگر برگشت به اين سادگي نيست، ديگر اجازه برگشت نيست، اما اين هنوز نرفته، اين هنوز پيش ماست، به زندگي خودش نرفته و با ماست.

از جمله رفتگان اين راه دراز
باز آمده اي کو که به ما گويد باز
هان بر سر اين دو راهه از سوي نياز
چيزي نگذاري که نمي آئي باز

جمع و جور کن، ديگر امکان بازگشت نيست،
به تناسخ هم اعتقادي نداريم که مي ميريم و با نوزادي دوباره مي آئيم.
وجود ما مثل يک پياز لايه لايه است، مرگ در يک لايه و رفتن به لايه ديگر و دوباره مرگ در آنجا و رفتن به مرحله بعد تا رسيدن به مرکز يعني روح الله « و نفخت فيه من روحي » و بين ما و آن بخش مرکزي يک لايه وجود دارد که ما را از آن جدا کرده،

آنجا که گفته شد « و يا آدم اسکن انت و زوجک الجنه فکلا من حيث شئتما و لا تقربا هذه الشجره فتکونا من الظالمين - و اي آدم تو با جفت خويش در آن باغ سکونت گير و از هر جا که مي خواهيد بخوريد ولي به اين درخت نزديک نشويد که از ستمکاران خواهيد شد - سوره مبارکه اعراف آيه 19 »

البته اينها همه سمبليک است، درختي نبوده، چيزي نبوده، نزديک نشويد ولي ما شديم، بين تمام اين بخشها و آن مرکز يک فاصله افتاد و تجارب ما آغاز شد از اينجا به آنجا، مراحل قبل از اين زندگي، مراحل بعد از اين زندگي، تا به اين مرکز که مي رسد لازم است يک امتزاج بين اين من متحرک و من ثابت پيش بيايد (ما يک من ثابت داريم و يک من متحرک) که اينجا ماجراي وجود جهنّم لازم مي شود که حتماً بايد اين لايه در جهنم از بين برود و کارماهاي منفي به اينجا انتقال پيدا مي کند.

 آموزه هاي دوره تشعشع دفاعي- جلسه 5 - استاد طاهري 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر