صفحات

۱۳۹۳-۰۱-۱۶

چطور مي شود، حالا برويم ببينيم گزارشات به چه صورت در مي آيد

سوال:
من الان حدود يك پنج شش سالي است كه وقتي مي خواهم بخوابم تمام امور روزانه، احساس مي كنم در محيط كارم هستم. احساس نمي كنم از محيط كارم جدا شدم، اين چند سال من خواب راحت نداشتم يعني آن خواب شيرين را نداشتم، چطور مي شود اين را كنترل كرد؟


چطور مي شود، حالا برويم ببينيم گزارشات به چه صورت در مي آيد. يك مطلبي كه هست ذهن ما در طول روز در آن واحد هفت هشت ده جا را دنبال مي كند و اغتشاش اغتشاش و آن قسمتش هم كه دست ماست ما از آن استفاده ي غلط مي كنيم، يعني چي؟

دور يك مثال زديم؛ گفتيم اگر از يك معبري عبور كنيم به دانه دانه افراد امتياز مي دهيم، امتياز مي گيريم و همان بحث اين كه اين چاق است، لاغر است، اين زشت است اين زيبا است، خوش لباس است بد لباس است، كوتاه است، بلند است و ... امتياز دادن به همه و آن يك درصدي هم كه در اختيار خودمان است اينجوري صرفش مي كنيم، صرف قضاوت هايي كه اصلا به ما ارتباطي ندارد.

حالا وقتي كه ذهن لجام گسيخته مي شود و اختيارش از دست خارج مي شود و مستقلا عمل مي كند در خواب هم شروع مي كند همان ادامه ي روند روز را دنبال كردن، در حالي كه شب در خواب كار ذهن (Clean up) (مرتب کردن) است، اين است كه فايل ها را سر جاهاي درست خودش بچيند، تنش ها را رها كند و طراحي اي كند كه صبح كه از خواب پا مي شويم بدن ما تنش نداشته باشد، فايل ها مرتب شده باشد، منظم شده باشد و خلاصه ما دوباره « روز از نو روزي از نو » آماده ي حركت باشيم. اينجا وقتي كه از دست خارج شده يكي از تبعاتش اين است و بعد اين ادامه پيدا مي كند و در طول روز هم يواش يواش اين كه در اختيار ما نيست و كاملا لجام گسيخته است مشهود مي شود و در انتهاي قضيه از هم پاشيدگي ذهن است.


دوره سه / جلسه اول / بخش اول
استاد محمد علی طاهری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر