صفحات

۱۳۹۲-۱۰-۱۶

مانتداری ... تشعشع خودنمایی ممنوع !

ما نبايد فراموش كنيم ما با شعور الهي مي خواهيم كار كنيم هرچيزي را بخواهيم اضافه كنيم به اين منزله است كه اين شعور الهي كامل نيست، ناقص است من مي خواهم چيزي را بياورم و قاطي كنم تا كامل شود.

ما اگر حركت با دست را توضيح داديم به اين خاطر است كه شناخت داشته باشيم، وقتي مي آييم شارژ شعوري را مي گوييم به خاطر اين كه شناخت داشته باشيم، اگر جايي گفتند كه آقا يك خرما مي دهيم براي درمان شما تعجب نكنيد چطوري مي شود، خودمان به آن اشراف داشته باشيم. انجام هم داده باشيد كه مطمئن باشيد، به ايمان رسيده باشيد كه با يك خرما مي شود درمان كرد، مثل درماني كه شما كرديد يعني انجام داده باشيد. تعجب نكنيد كه مگر می شود! در واقع اطلاع داشته باشيد و خودتان صاحب نظر باشيد و بعد بتوانيد امتياز مثبت و منفي قضيه را بسنجيد. مثلا ما اگر آمديم پولاريتي را معرفي كرديم براي اين كه اگر جايي ديديد دارند انجام مي دهند بدانيم كه چه هست.

اما متأسفانه ما در عمل با يك بن بستي روبرو هستيم هر كاري مي كنيم مي بينيم از بغلش يك ماجرايي بيرون مي آيد. مثلا من شنيدم يك جا شارژ شعوري بوده همراه آن يك وردي هم خوانده شده!! ولي خوب ما همچين چيزي نداريم، كي اين كار را كرده است؟! اين ها تمايلات ذاتي ما براي خودنمايي است، بالاخره مي خواهيم كاري كنيم كه اين من يك جوري بپرد وسط!

هيچ چيزي نمي خواهد نه ورد، نه دست، ما يك جايي ممكن است از شارژ شعوري هم استفاده كنيم. مثلاً اين تجربه را داريم كه سوپي آوردند اينجا بيمارشان در بيمارستان بوده، در اغماء بوده، ما يك شارژ شعوري داديم و بردند و نتيجه گرفتند. اين مثل همان راه دور است اما خوب اين مادر است مي خواهد از اين طريق عمل كند خوب گاهي مي شود.

بنابراين افراط و تفريط را قاطي نكنيم كه كار خراب مي شود و از شعور الهي تبديل مي شود به خودنمايي. وگرنه ما باهيچ كدام از اين مظاهر مخالف نيستيم ولي وقتي مي بينيم اصل ماجرا از بين مي رود، تازه ما اين تسليم، نسل بعدي كه اين به آن ها به ارث برسد هزار و يك چيز روي آن مي گذارند كه اگر به ما بگويند مي بينيم ما خبر نداريم!

دوره پنج / جلسه چهارم / استاد طاهری 1+
با تشکر از همراه گرامی Ra Sa +1

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر