گروه خبري سايت
مراسم تجلیل از محمد علی طاهری در کرمانشاه
تعدادی از شاگردان محمدعلی طاهری در کرمانشاه، در روز 20 آذر، مراسمی را برای تجلیل از معلم خود برگزار کردند.
در این مراسم که در زادگاه محمدعلی طاهری برگزار شد، هواداران عرفان حلقه با قرائت بیانیه ای خواستار آزادی بدون قید و شرط این دانشمند بی گناه شدند.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
راز موفقیت غرب در تداوم فرهنگی آن است. هر کس یک قدمی برداشت این قدم دیگر محو نمی شود بلکه دیگری پس از آنکه پا جا پای اولی گذاشت یک قدم هم جلوتر می گذارد. بدین طریق است که بعد از صد یا دویست سال می بینیم قومی که روزگاری تنها یک قدم جلو گذاشته بود امروز پانصد قدم در همان راه جلو افتاده. ما هزار سال پیش زکریا و جابر داشتیم که آزمایش شیمی و پزشکی می کردند اما این آزمایشها نه تنها با مرگ آنها متوقف شدند بلکه کتابهایشان گرد خورد و سطری بر آن نیافزودند ما اگر ابن مقفع داشتیم یکایک اعضایش را با قیچی بریدیم و در تنور انداختیم به یکی گفتیم زندیق به یکی قرمطی به یکی مزدکی . سلطان محمود در ری خیابانی از دار ساخت و علمای شهر را که معتزلی و قرمطی بودند به دار زد. خلیفه ی دیگری آمد و همه را از نظامیه بیرون کرد و آنجا را طویله ساخت ...
هر چیز کم و کاستی یافت جز بنای ظلم که در اول اندک بود به قول سعدی :
"هر کس آمد چیزی بدان افزود "
یک روز از خواب برخواستیم که دنیا صدها سال از ما پیشتر بود . ( باستانی پاریزی ، از پاریز تا پاریس صفحه ی 517)
اکنون نیز پس از قرنها در عصر فن آوری های نوین، در کمال حیرت و شگفتی، ما ایرانی ها باز هم یک اندیشمند از خودمان را به دلیل اینکه قدم هایی جلوتر از ما برداشته، بدان سبب که کارآمدی نظریاتش برای گروهی به اثبات رسیده و زندگی بخش هایی از جامعه ی ما کیفیتی پیدا کرده، از آن روی که محبوب عده ای شده است، بدان دلیل که سطح نظریات و مباحث مطرح شده توسط او فراتر از چارچوبها و تخصص های متعارف است و سخنی نو مطرح نموده است، چوب تکفیر برداشته ایم و بر او انگ ارتداد زده ایم و مفسد فی الارضش خوانده ایم. در این میان بدتر آنکه عده ای را مامور کارشناسی و ارزیابی اش قرار داده ایم که علم و تجربه و تخصصشان در حیطه ی آنچه او مطرح کرده راهی ندارد. گروهی که حتی نمی خواهند ابتدا در آن مقوله آشنا و مسلط شوند و مورد آموزش محققانه و بی طرفانه قرار بگیرند مقوله ای که مستلزم صرف سالها زمان و کار تحقیقاتی در مراکز علمی، پژوهشی و دانشگاهی مستقل و مورد وثوق مخالفان و موافقان است و نیازمند هزاران روز بحث و بررسی و مناظرات علمی آزاد است. برخوردی که تا کنون صورت گرفته مانند این است که برای ارزیابی یک دانشمند فیزیک کوانتوم از کارشناسان علوم اقتصادی استفاده کنیم نتیجه آن شده که او را دستگیر کرده ایم، به زندان انداخته ایم و به دنبال تکفیر و از بین بردنش هستیم.سخن از اندیشمندی ایرانی و مسلمان است که علیرغم تهدیدها و مخاطرات جانی، آگاهانه و مصرانه، حاضر به ترک وطن نشده و دعوت مجامع علمی و دانشگاهی کشورهای دیگر را نپذیرفته است. این همه نظریه ی علمی ثبت شده در سطح جهانی دارد. بنیانگذار دو طب مکمل سایمنتولوژی و فرادرمانی است. دارای بیش از 150 عنوان کتاب، دارنده دو دکترا با ارائه تز و هفت مدرک دکترای افتخاری ، برنده مدال طلا و نشان لیاقت علمی و درجه OFFICER (آفیسر) از کاخ سلطنتی اتحادیه اروپا، کسب کننده کاپ ادیسون 2010 مسابقات بین المللی مخترعین و مبتکرین نابغه کشور کره جنوبی و کاپ 2010 (AIA) انجمن نوآوران آسیا، دریافت کننده مدال طلای اداره ثبت و اختراعات و نوآوری های پژوهشی فدراسیون روسیه و مدال طلای وزارت آموزش و تحقیقات رومانی در نمایشگاه بین المللی ( INNOVA ) بروکسل و صدها عنوان و افتخار دیگر برای ایران و ایرانیان.
سخن از دکتر محمد علی طاهری است محقق، مخترع و اندیشمندی که نظریاتش ما را از دنیا پیش می اندازد و ایران را به عنوان پیشگام علوم فراکل نگر در دنیا مطرح می کند، دانشمندی بین المللی که شوربختانه نزدیک به پنج سال است در سلول انفرادی است و در کمال ناباوری در حالی که در زندان به سر می برد مجدداً با اتهام مضحک مفسد فی الارض محاکمه شده است و برایش حکم اولیه اعدام صادر شده است!
به ناچار محمدعلی طاهری از آن روی که بر خلاف قوانین جمهوری اسلامی و تمامی میثاق های بین المللی حقوق بشری که ایران نیز آنها را امضا نموده است قریب به 5 سال در سلول انفرادی حبس بوده است، به دلیل دسترسی نداشتن به دادرسی عادلانه و توقیف و ضبط و معدوم نمودن کلیه تحقیقات، پژوهش ها، مدارک و مجوزها و نشان ها و جوایز علمی به ویژه 250 صفحه دفاعیات وی توسط بازجویان، عدم دریافت حتی یک کپی از رأی دادگاه و وجود اراده های سیاسی و امنیتی و به سخره گرفتن نظام قانونی و قضایی کشور، از 22 مرداد 94 قزیب به هفتاد روز دست به اعتصاب غذا زد و جان خویش را بر کف نهاد. این هشداری بود عمومی نه تنها به مسوولان بلکه به همه آزاداندیشان جهان تا از همه امکانات و ظرفیتهای ممکن در این موضوع برای اقدام فوری در جهت حفظ جان انسانی بی گناه استفاده کنند.
در اینجا جای طرح پرسش هایی مهم و بنیادی است مگرتجربه ی حلاجها ، عین القضات ها ، نسیمی ها، کخ ها و پاستورها تقدیم بشریت نشده است ؟ مگر بناست باز هم دانشمندی ، عارفی و اندیشمندی به مسلخ عشق کشانده شود تا ما همچنان در این آزمون های تکراری مردود شویم و مورد آموزش مجدد قرار بگیریم؟
چرا عملکرد ما ایرانیان چنین است ؟ نخبگان خود را معدوم می کنیم و هرگونه رشد و تعالی از این دست را متوقف می کنیم! پاسخ به این پرسش ها از زوایای مختلف قابل طرح و بررسی است. یک زاویه آن منظر روانشناختی اجتماعی است که در آن ناخودآگاه جمعی به عنوان عامل اصلی تأثیرگذار در رخدادهای بیرونی و تحولات اجتماعی در نظر گرفته می شود. روانکاوی اجتماعی این موضوع توأم با درد و شگفتی خواهد بود به نظر می رسد با نخبه کشی و جلوگیری از هر گونه رشد و شکوفایی و تعالی قابل ملاحظه، خیال ناخودآگاهی جمعی راحت می شود که وضع همان است که تا کنون بوده است بدین سان با طرح واره ای دردناک همواره خود با دست خود همه چیز را خراب می کنیم و در دام اشتباهات تکراری تاریخی گرفتار می شویم. حیرت ماجرا از آن جا بیشتر می شود که روح جمعی ما طاقت اوج گرفتن و محبوبیت بیش از اندازه یک فرد را ندارد و حتی توان و تحمل پذیرش پیشرفت سریع و یکباره و قابل توجه جامعه خود را نیز ندارد گویی در این میان قانونی کمترشناخته شده حاکم است که هرگاه میان سطح آگاهی، تعالی و پرواز یک پرنده (فرد) با سطح کلی پرواز و تعالی عمومی فاصله بسیار باشد، روح جمعی جامعه، پرنده (فرد) موردنظر را بر زمین زده و پیشرفت و تعالی خود را نیز متوقف می نماید چرا که در پرواز گروهی یک دسته پرنده با هم، سطح پرواز را ضعیف ترین پرنده تعیین می کند از این رو به نظر می رسد راه حل نهایی در ارتقاء عمومی است و راهی جز بالابردن سطح پرواز و ارتقاء آگاهی عمومی وجود ندارد.
هر کس ابتدا خود درسها، آگاهی ها و پیامهای فردی موضوع را بگیرد و بدون تضاد و با بینش صلح، به دیگران نیز آگاهی بخشی جمعی کند. بدین وسیله ارتقایی در این روح جمعی صورت می پذیرد و تراز و ظرفیت آن به حدی خواهد رسید که آمادگی اصلاح و تغییرات اساسی را پیدا خواهد کرد و دیگر نخواهد پذیرفت نخبه ای حذف شود در آن صورت اگر تمامی قدرتهای عالم هم دست به دست هم دهند هیچ عاملی نخواهند توانست مانع تعالی آن جامعه گردد.
در آسیب شناسی اجتماعی موضوع، حقیقت پنهان آن است که ریشه ی مسأله به خود ما بر می گردد به طور خاص در پرونده استاد طاهری و دانش پژوهان اندیشه های ایشان نباید این نکته را فراموش کرد که آمر و مامور و بازجو و قاضی نیز، همگی از ما هستند از کرات و از سرزمین های دیگری نیامده اند و با ما در یک روح جمعی سهیم هستند. از این رو لزوم ارزیابی از خود، کلید طلایی برون رفت از این طرح واره معیوب است. بدین مقصود ابتدا خودمان را ارزیابی و بررسی کنیم و ببینیم در حیطه های شخصی و خصوصی و در محیطهای کاری و خانوادگی چگونه عمل می کنیم هرگز نخواهیم اگر کسی اندکی بیشتر از ما می داند سقوط کند. اگر کسی جلوتر است بیافتد و متوقف شود. در پی آن نباشیم اگر فرزند ما اندیشه ی دیگری دارد، سخن دیگری می گوید، به گونه ی دیگری رفتار می کند، مانند ما بیندیشد و عمل کند.
اکنون که این دانشمند جرقه های ذهنی و مکاشفاتی در علوم و معرفت داشته است، مگر این مکاشفات و دستاوردها متعلق به همه ی ما نمی باشد و فراتر از آن متعلق به همه مردم دنیا نیست؟ چه تفاوتی می کند چه کسی مقدم باشد؟ این اندیشمند هرکه هست و از هرکجا آورده چه اهمیتی دارد؟ مهم آن است ببینیم این همه مقاله، نظریه و کتاب برای ما کاربرد دارد یا کاربرد ندارد؟ بررسی کنیم آیا می توانیم آنها را به دنیا صادر کنیم یا این قابلیت را ندارند ؟ چه بسا این امکان وجود داشته باشد که به کمک آن مسائل کلان جهانی مانند مسأله صلح، بحران آب ، فقر و اعتیاد، بیماری های صعب العلاج، موضوعات زیست محیطی ، تغییرات اقلیمی و ریز گردها را حل وفصل نمود. لحظه ای تأمل کنیم این چند میلیون نفری که بنا به گزارش یکی از اعضاء کمیسیون امنیت ملی مجلس مدعی استفاده و بهبود جسمی و ذهنی و روانی با این روشها شده اند همه دروغ می گویند ؟ همه فریب خورده اند ؟ همه دچار توهم هستند ؟
به جای نگهداری این سرمایه ی ملی و همکارانش در زندان و تهدید به اعدام، آیا بهتر نیست با دلجویی و عذرخواهی، مرکزی علمی - تحقیقاتی در اختیارشان قرار دهیم و آزادانه فرصت دهیم به اثبات علمی تئوری هایشان بپردازند و در راه آبادانی و سربلندی ایران عزیز از تمام ظرفیتها و پتانسیل های بالفعل و بالقوه ی این دانشمند ایرانی و مسلمان بهره بگیریم؟
منبع خبر : گروه خبري سايت www.erfanekeihani.com
صفحه رسمي سايت سايمنتولوژي فرادرماني
www.instagram.com/ErfaneKeihani
www.erfanekeihani.picsart.com
www.line.me/ti/p/@uqw4341j
www.telegram.me/erfanekeihani
مراسم تجلیل از محمد علی طاهری در کرمانشاه
تعدادی از شاگردان محمدعلی طاهری در کرمانشاه، در روز 20 آذر، مراسمی را برای تجلیل از معلم خود برگزار کردند.
در این مراسم که در زادگاه محمدعلی طاهری برگزار شد، هواداران عرفان حلقه با قرائت بیانیه ای خواستار آزادی بدون قید و شرط این دانشمند بی گناه شدند.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
بسمه تعالی
هر چیز کم و کاستی یافت جز بنای ظلم که در اول اندک بود به قول سعدی :
"هر کس آمد چیزی بدان افزود "
یک روز از خواب برخواستیم که دنیا صدها سال از ما پیشتر بود . ( باستانی پاریزی ، از پاریز تا پاریس صفحه ی 517)
اکنون نیز پس از قرنها در عصر فن آوری های نوین، در کمال حیرت و شگفتی، ما ایرانی ها باز هم یک اندیشمند از خودمان را به دلیل اینکه قدم هایی جلوتر از ما برداشته، بدان سبب که کارآمدی نظریاتش برای گروهی به اثبات رسیده و زندگی بخش هایی از جامعه ی ما کیفیتی پیدا کرده، از آن روی که محبوب عده ای شده است، بدان دلیل که سطح نظریات و مباحث مطرح شده توسط او فراتر از چارچوبها و تخصص های متعارف است و سخنی نو مطرح نموده است، چوب تکفیر برداشته ایم و بر او انگ ارتداد زده ایم و مفسد فی الارضش خوانده ایم. در این میان بدتر آنکه عده ای را مامور کارشناسی و ارزیابی اش قرار داده ایم که علم و تجربه و تخصصشان در حیطه ی آنچه او مطرح کرده راهی ندارد. گروهی که حتی نمی خواهند ابتدا در آن مقوله آشنا و مسلط شوند و مورد آموزش محققانه و بی طرفانه قرار بگیرند مقوله ای که مستلزم صرف سالها زمان و کار تحقیقاتی در مراکز علمی، پژوهشی و دانشگاهی مستقل و مورد وثوق مخالفان و موافقان است و نیازمند هزاران روز بحث و بررسی و مناظرات علمی آزاد است. برخوردی که تا کنون صورت گرفته مانند این است که برای ارزیابی یک دانشمند فیزیک کوانتوم از کارشناسان علوم اقتصادی استفاده کنیم نتیجه آن شده که او را دستگیر کرده ایم، به زندان انداخته ایم و به دنبال تکفیر و از بین بردنش هستیم.سخن از اندیشمندی ایرانی و مسلمان است که علیرغم تهدیدها و مخاطرات جانی، آگاهانه و مصرانه، حاضر به ترک وطن نشده و دعوت مجامع علمی و دانشگاهی کشورهای دیگر را نپذیرفته است. این همه نظریه ی علمی ثبت شده در سطح جهانی دارد. بنیانگذار دو طب مکمل سایمنتولوژی و فرادرمانی است. دارای بیش از 150 عنوان کتاب، دارنده دو دکترا با ارائه تز و هفت مدرک دکترای افتخاری ، برنده مدال طلا و نشان لیاقت علمی و درجه OFFICER (آفیسر) از کاخ سلطنتی اتحادیه اروپا، کسب کننده کاپ ادیسون 2010 مسابقات بین المللی مخترعین و مبتکرین نابغه کشور کره جنوبی و کاپ 2010 (AIA) انجمن نوآوران آسیا، دریافت کننده مدال طلای اداره ثبت و اختراعات و نوآوری های پژوهشی فدراسیون روسیه و مدال طلای وزارت آموزش و تحقیقات رومانی در نمایشگاه بین المللی ( INNOVA ) بروکسل و صدها عنوان و افتخار دیگر برای ایران و ایرانیان.
سخن از دکتر محمد علی طاهری است محقق، مخترع و اندیشمندی که نظریاتش ما را از دنیا پیش می اندازد و ایران را به عنوان پیشگام علوم فراکل نگر در دنیا مطرح می کند، دانشمندی بین المللی که شوربختانه نزدیک به پنج سال است در سلول انفرادی است و در کمال ناباوری در حالی که در زندان به سر می برد مجدداً با اتهام مضحک مفسد فی الارض محاکمه شده است و برایش حکم اولیه اعدام صادر شده است!
به ناچار محمدعلی طاهری از آن روی که بر خلاف قوانین جمهوری اسلامی و تمامی میثاق های بین المللی حقوق بشری که ایران نیز آنها را امضا نموده است قریب به 5 سال در سلول انفرادی حبس بوده است، به دلیل دسترسی نداشتن به دادرسی عادلانه و توقیف و ضبط و معدوم نمودن کلیه تحقیقات، پژوهش ها، مدارک و مجوزها و نشان ها و جوایز علمی به ویژه 250 صفحه دفاعیات وی توسط بازجویان، عدم دریافت حتی یک کپی از رأی دادگاه و وجود اراده های سیاسی و امنیتی و به سخره گرفتن نظام قانونی و قضایی کشور، از 22 مرداد 94 قزیب به هفتاد روز دست به اعتصاب غذا زد و جان خویش را بر کف نهاد. این هشداری بود عمومی نه تنها به مسوولان بلکه به همه آزاداندیشان جهان تا از همه امکانات و ظرفیتهای ممکن در این موضوع برای اقدام فوری در جهت حفظ جان انسانی بی گناه استفاده کنند.
در اینجا جای طرح پرسش هایی مهم و بنیادی است مگرتجربه ی حلاجها ، عین القضات ها ، نسیمی ها، کخ ها و پاستورها تقدیم بشریت نشده است ؟ مگر بناست باز هم دانشمندی ، عارفی و اندیشمندی به مسلخ عشق کشانده شود تا ما همچنان در این آزمون های تکراری مردود شویم و مورد آموزش مجدد قرار بگیریم؟
چرا عملکرد ما ایرانیان چنین است ؟ نخبگان خود را معدوم می کنیم و هرگونه رشد و تعالی از این دست را متوقف می کنیم! پاسخ به این پرسش ها از زوایای مختلف قابل طرح و بررسی است. یک زاویه آن منظر روانشناختی اجتماعی است که در آن ناخودآگاه جمعی به عنوان عامل اصلی تأثیرگذار در رخدادهای بیرونی و تحولات اجتماعی در نظر گرفته می شود. روانکاوی اجتماعی این موضوع توأم با درد و شگفتی خواهد بود به نظر می رسد با نخبه کشی و جلوگیری از هر گونه رشد و شکوفایی و تعالی قابل ملاحظه، خیال ناخودآگاهی جمعی راحت می شود که وضع همان است که تا کنون بوده است بدین سان با طرح واره ای دردناک همواره خود با دست خود همه چیز را خراب می کنیم و در دام اشتباهات تکراری تاریخی گرفتار می شویم. حیرت ماجرا از آن جا بیشتر می شود که روح جمعی ما طاقت اوج گرفتن و محبوبیت بیش از اندازه یک فرد را ندارد و حتی توان و تحمل پذیرش پیشرفت سریع و یکباره و قابل توجه جامعه خود را نیز ندارد گویی در این میان قانونی کمترشناخته شده حاکم است که هرگاه میان سطح آگاهی، تعالی و پرواز یک پرنده (فرد) با سطح کلی پرواز و تعالی عمومی فاصله بسیار باشد، روح جمعی جامعه، پرنده (فرد) موردنظر را بر زمین زده و پیشرفت و تعالی خود را نیز متوقف می نماید چرا که در پرواز گروهی یک دسته پرنده با هم، سطح پرواز را ضعیف ترین پرنده تعیین می کند از این رو به نظر می رسد راه حل نهایی در ارتقاء عمومی است و راهی جز بالابردن سطح پرواز و ارتقاء آگاهی عمومی وجود ندارد.
هر کس ابتدا خود درسها، آگاهی ها و پیامهای فردی موضوع را بگیرد و بدون تضاد و با بینش صلح، به دیگران نیز آگاهی بخشی جمعی کند. بدین وسیله ارتقایی در این روح جمعی صورت می پذیرد و تراز و ظرفیت آن به حدی خواهد رسید که آمادگی اصلاح و تغییرات اساسی را پیدا خواهد کرد و دیگر نخواهد پذیرفت نخبه ای حذف شود در آن صورت اگر تمامی قدرتهای عالم هم دست به دست هم دهند هیچ عاملی نخواهند توانست مانع تعالی آن جامعه گردد.
در آسیب شناسی اجتماعی موضوع، حقیقت پنهان آن است که ریشه ی مسأله به خود ما بر می گردد به طور خاص در پرونده استاد طاهری و دانش پژوهان اندیشه های ایشان نباید این نکته را فراموش کرد که آمر و مامور و بازجو و قاضی نیز، همگی از ما هستند از کرات و از سرزمین های دیگری نیامده اند و با ما در یک روح جمعی سهیم هستند. از این رو لزوم ارزیابی از خود، کلید طلایی برون رفت از این طرح واره معیوب است. بدین مقصود ابتدا خودمان را ارزیابی و بررسی کنیم و ببینیم در حیطه های شخصی و خصوصی و در محیطهای کاری و خانوادگی چگونه عمل می کنیم هرگز نخواهیم اگر کسی اندکی بیشتر از ما می داند سقوط کند. اگر کسی جلوتر است بیافتد و متوقف شود. در پی آن نباشیم اگر فرزند ما اندیشه ی دیگری دارد، سخن دیگری می گوید، به گونه ی دیگری رفتار می کند، مانند ما بیندیشد و عمل کند.
اکنون که این دانشمند جرقه های ذهنی و مکاشفاتی در علوم و معرفت داشته است، مگر این مکاشفات و دستاوردها متعلق به همه ی ما نمی باشد و فراتر از آن متعلق به همه مردم دنیا نیست؟ چه تفاوتی می کند چه کسی مقدم باشد؟ این اندیشمند هرکه هست و از هرکجا آورده چه اهمیتی دارد؟ مهم آن است ببینیم این همه مقاله، نظریه و کتاب برای ما کاربرد دارد یا کاربرد ندارد؟ بررسی کنیم آیا می توانیم آنها را به دنیا صادر کنیم یا این قابلیت را ندارند ؟ چه بسا این امکان وجود داشته باشد که به کمک آن مسائل کلان جهانی مانند مسأله صلح، بحران آب ، فقر و اعتیاد، بیماری های صعب العلاج، موضوعات زیست محیطی ، تغییرات اقلیمی و ریز گردها را حل وفصل نمود. لحظه ای تأمل کنیم این چند میلیون نفری که بنا به گزارش یکی از اعضاء کمیسیون امنیت ملی مجلس مدعی استفاده و بهبود جسمی و ذهنی و روانی با این روشها شده اند همه دروغ می گویند ؟ همه فریب خورده اند ؟ همه دچار توهم هستند ؟
به جای نگهداری این سرمایه ی ملی و همکارانش در زندان و تهدید به اعدام، آیا بهتر نیست با دلجویی و عذرخواهی، مرکزی علمی - تحقیقاتی در اختیارشان قرار دهیم و آزادانه فرصت دهیم به اثبات علمی تئوری هایشان بپردازند و در راه آبادانی و سربلندی ایران عزیز از تمام ظرفیتها و پتانسیل های بالفعل و بالقوه ی این دانشمند ایرانی و مسلمان بهره بگیریم؟
منبع خبر : گروه خبري سايت www.erfanekeihani.com
صفحه رسمي سايت سايمنتولوژي فرادرماني
www.instagram.com/ErfaneKeihani
www.erfanekeihani.picsart.com
www.line.me/ti/p/@uqw4341j
www.telegram.me/erfanekeihani
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر