صفحات

۱۳۹۳-۰۸-۱۴

جلوی این ضربه رو بگیریم،

جلوی این ضربه رو بگیریم، توجّه فرمودین؟ جلوی ضربه رو بگیریم!
دیر یا زود این سَره و ناسَره بالاخره معلوم میشه و یک سِری عواملی که ممکنه در بینمون اومده باشن و این چیزها رو دارن رایج میکنن جلوش گرفته بشه.
در این خصوص هم چون به اصطلاح قرار بوده و قرار هست که دیگه من در خصوص عرفان کیهانی مِن بعد نروم، اینی که گفتم اعتراضات نسبت به گذشته بوده، خب؟ و نسبت به اینکه ما از کجا ضربه خوردیم، این جلوی این ضربه رو بگیریم، توجّه فرمودین؟ جلوی ضربه رو بگیریم! حدّاقل آبروی خودمون رو حفظ کنیم! توجّه میکنین؟ ایرادی که دشمنان میخواهند بما بگیرن ما خودمون از خودمون بگیریم. و بیاییم کلاه خودمونو اینجا قاضی کنیم بگیم :"بابا! حالا درسته که اینجا اینجوریه و فلان، بعد هم مقّصر نبودیم، مرکزیت از بین رفته! مدیریت از بین رفته. این جریان بدون مدیر و برنامۀ خودجوش بالاخره اومده جلو و تازه خیلی هم از یه نقطه نظرایی، انحرافاتش نسبت به پیشبردهاش خیلی خیلی کمتر بوده خب؟ به هرحال در رفع نقص نسبت به گذشته داریم صحبت میکنیم که حیثیّتمون رو حداقل تا اینجا حفظ بکنیم و حقّانیّتمون، و اینکه اومدیم اگه وقت گذاشتیم عمر گذاشتیم، واقعاً همه دوستان علی الخصوص بعضیها خیلی از زندگیشون مایه گذاشتن این قابل اغماض نیست واقعاً! توجّه میکنید؟ حالا به خاطر سهل انگاری یه نفر دو نفر آبروی همهٔ این آدما بره. حالا خود ما اصلاً هیچ چی، آبروی اینهمه انسانهای بزرگواری که توی این قضیّه، واقعاً میگم من شهادت میدم، امیدوارم که یه روزی بتونم به اصطلاح خاطراتی از این قضیّه بنویسم و بگم که تک تک افراد چه کارهایی چه خدماتی کردن چه جوری بوده و بدونیم، حالا گرچه میدونم خود اونها همچین انتظاری ندارن و خود مجموعه هم، دیگه حالا بالاخره این وادیِ عرفان وادی این تعریفها و تمجیدها شاید مثلاً نباشه! ولی به هرحال سپاس و قدردانی از انسانها سپاس و قدردانی از خداونده! نگذاریم این زحمات و تلاشهای این دوستان هم هدر بره و حالا شاید بالاخره این مجموعۀ موضوعات و تحقیقاتی که تا اینجا اومده حالا در آینده بدردِ انسانها بخوره حالا که این زحمت کشیده شده تا اینجا اومده عیبها و نقایصش رو بذاریم کنار، اصلش رو (...) نگهش داریم. خب؟ با این امید که شاید حالا یه روزی بدرد بخوره حالا اصرار نمیکنیم که همین الان چی باشه چطور بشه بیسار بشه، منظور اینه حالا به هر زبانی، به هرصورتی، به هرشکلی این رو بهمۀ دوستان برسونید. داخل، خارج، داخلِ کشور، خارجِ از کشور و همۀ عزیزان که بابا! مسأله اینجاست که اگه میخواهید خدمت بکنید، این خدمته، اگر که نه! بحث منم منم و مثلاً اینهاست که خب دیر یا زود این سَره و ناسَره بالاخره معلوم میشه و یک سِری عواملی که ممکنه در بینمون اومده باشن و این چیزها رو دارن رایج میکنن جلوش گرفته بشه.
استاد محمد علی طاهری / نوروز 1392

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر