صفحات

۱۳۹۳-۰۸-۱۷

دو عاشق که با هم برخورد مي کنند

دو عاشق که با هم برخورد مي کنند
اما دو عاشق که با هم برخورد مي کنند نبايد اختلاف سليقه ها، عشق ما را تحت الشعاع قرار دهد. ما عاشق هستيم و اختلاف سليقه امري طبيعي است. بين همه انسان ها وجود دارد ولي عشق سر جاي خودش باقي است. اگر قرار باشد آن عشق به خطر بيافتد هيچ چيزي ارزش ندارد. اگر قرار باشد يک سري عاقل دور هم جمع شوند، مي شود عين خيلي هاي ديگر که تا کمر تعظيم مي کنند به خاطر منافع. وحدت ظاهري در مؤسسات بيرون خيلي زياد است و همه قربان صدقه هم مي روند ولي منافع که برداشته مي شود، چيزي باقي نمي ماند. اما اينجا هيچ منافعي وجود ندارد. اگر به هم سلام مي گوييم، دست مايه اش عشق است! اصل را به خطر نياندازيم!
اين اصول تحت هيچ شرايطي نبايد به خطر بيافتد. اگر به خطر بيافتد فداي عقل مي شويم!روابط در جريانات معرفتي با جريانات عقلاني در عمل تفاوت پيدا مي کند. تشکيلاتي که مي خواهد کار ايثارگرانه انجام دهد، خيلي تفاوت پيدا مي کند. در اين سيستم توبيخ و تشويق و ... نداريم. بنابراين تجربه روي اين سيستم ها زياد نيست و معمولا آنچه که هست سيستم هاي کلاسيک است که بر اساس منافع است، حرکت تا جايي است که منافع به خطر نيافتد. ما اينطور نيستيم!

« سخنان استاد محمد علي طاهري 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر