صفحات

۱۳۹۳-۰۸-۱۷

برای بررسی تیک های شخصیتی بهتر است با بحث قربانی کردن آشنا بشویم.

قربانی کردن !

برای بررسی تیک های شخصیتی بهتر است با بحث قربانی کردن آشنا بشویم.
ماجرای اسماعیل چه بود؟!
ماجرای قربانی کردن وابستگی بود !
منتها اسماعیل سمبلی بود بر بالاترین وابستگی انسان !
که بالاترین وابستگی انسان اولادش هست !
« أنما أَموالکم و أولادکم فتنة » ( انفال - 28 )‌
آنجا که اسماعیل انتخاب شد برای قربانی شدن،
اسماعیل سمبل وابستگی انسان بود و قرار نبود خونی ریخته بشود !
فقط ماجرای یک امتحان بود که آیا تو آنقدر از وابستگی خودت رها شدی
که حتی ما گفتیم اسماعیل را قربانی کن اینکار را بکنی !
این قربانی مجازی بود، چون خدا که تشنه خون نیست !
اشاره کردیم آنجایی که هدف ما خون باشد
تشعشعات منفی زیادی در زندگی ما وارد می شود !
بعضی ها می گویند ما باید خون بریزیم
و خون این حیوان را بزنیم به در خانه خود مان که خون آن حیوان ضامن حفظ منافع ما باشد !
در حالیکه خون هیچ موجود زنده ای نمی تواند این کار را برای ما انجام بدهد !
ما اطعام و سیر کردن شکم گرسنه را ربط دادیم به ریختن خون !
ما می خواهیم اطعام کنیم نه خون بریزیم !
پس قرار بوده انسان خصوصیات منفی خودش را قربانی کند
و خداوند هم آن قربانی ها را قبول کند !
پس تیک های شخصیتی و وابستگی هایمان بهترین قربانی است
که ما می توانیم به درگاه خداوند داشته باشیم !
در حالیکه انسان متوجه این موضوع نشده
و کار خودش را آسان کرده و با خون ریختن ذهن خودش را آرام کرده است !
اما خون مشکلی حل نمی کند
و بر عکس همین که پنجه اش را خونی کرد و زد به دیوار،
سیل مشکلات به سمتش جاری می شود !
تازه وقتی مشکلات پیش می آید
همه می گویند ما که قربانی هم کردیم !
ما نمی دانیم ریشه مشکلاتمان کجاست
در حالیکه با ریختن خون آن حیوان تشعشع منفی را کشاندیم آوردیم خانه خودمان !
چون ریختن خون موجودات زنده کارمای منفی دارد !
مگر اینکه به علتی باشد و بخواهیم شکم یک عده ای را سیر کنیم و واقعا این کار را بکنیم !
وگرنه هر کسی فقط حق دارد به اندازه نیازش از هستی برداشت کند !
در این مورد وقتی تیک های شخصیتی را به ما نشان می دهند
ما باید دانه دانه آنچه نشانمان دادند را پیشکش کنیم !
اول باید شکرگذاری کنیم که به ما نشان دادند و بعد باید قربانی کنیم !
این بهترین کادو است چون وابستگی های انسان برایش خیلی عزیز است!
خیلی سخت است انسان
دست از غرورش و خود شیفتگی و حسادت و تنگ نظری و ... بردارد !
بنابراین به محض این که نشانمان دادند
هر چه سریعتر باید این خصوصیات را قربانی کنیم
تا این پروسه به اصطلاح حمله کوتاه تر بشود !
چون با قربانی کردن، یک من در وجود ما کمتر شده است !
پس رمز این دوره این است که
تا تیک های شخصیتی و ... را نشانمان دادند
مجادله نکنیم و قبول کنیم و به حساب دوره نگذاریم !
ولی آیا این رحمت الهی که دارد ما را تفتیش می کند
و جاروبرقی گرفته و دارد ما را نظافت می کند مقصر است؟!
البته حق هم داریم کسی نمی داند چه چیزی درونش پنهان است !
به همین علت است که گفتند خود شناسی مقدمه خدا شناسی است !
ما نمی دانیم چقدر حسودیم،
چقدر خود شیفته هستیم،
چقدر مغروریم چون یک من رو هست که دارد خودش را خوب نشان می دهد
یعنی نشان می دهد یک آدم ساخته شده که خودش را با محیط وفق داده !
ما منافعمان را در نظر داریم پس این من خوب را، به نمایش می گذاریم
چون اگر فرد مقابلمان بداند من حسودم با من برخورد بدی می کند،
اگر بداند من مغرورم برای ما بد می شود !
در این ارتباط اول یک شکرگذاری است
و بعد ما می دانیم که این قربانی کردن هم نباید به زبان باشد و ظاهری !
باید از ته دل این اتفاق بیفتد !
یک رسم نیست که بگوئیم خدایا اینها را برای تو قربانی کردیم،
باید این قربانی کردن در قالب کیفیت باشد !
از ته دل آن چیزهایی که به ما نشان دادند تقدیم کنیم !
ماجرای ناشی از تیک های شخصیتی
آنقدر شدید هست که شاید یک دوره برایش لازم است !
اما ما می دانیم که رحمت شامل حالمان شده
و می توانیم از فشار این بهم ریختگی تیکهای شخصیتی بگذریم !

دوره 5 - استاد طاهری 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر