۱۳۹۳-۰۵-۱۰

بعد برای اینکه حالا با ادعای ما که چیزی حل نشده است،

بعد برای اینکه حالا با ادعای ما که چیزی حل نشده است، یعنی ما گفتیم شیعه هستیم، گفتند نه شما خودتان هم نمی توانید، خب، بعد ما آمدیم گفتیم که می دانید دیگر این مسائل که نماز نمی خوانند و این حرف ها را که دیگر گوشتان پر است از این حرف ها، دیگر می دانید، بعد آمدیم گفتیم که ما اتفاقا ما برداشت خود از صلات را هم داریم، به خدا حج را هم می شناسیم، باور بکنید رمضان را هم می دانیم، باور بکنید فطر و غدیر و چی... و همه ی مناسک را هم قبول داریم و تازه نه تنها قبول داریم بلکه فلسفه اش را هم برای شما می نویسیم!

اینها برای این بوده که به اصطلاح در واقع روشن کنیم که مافیای دارو، مافیای مخدر به هر حال مغرضین سیاسی و، و، و... که دیگر خودتان می دانید، اینها این بهانه از آنها گرفته بشود. دیگر دست به هر کاری زده شده است، هر نوع اتهامی که شما فکر بکنید این وسط وارد شده است!

ما هم در حد توان خود همه را پاسخ گفتیم. حالا که پاسخ گفتیم می گویند که هااا ! شما وارد حوزه ی دین شدید، شما پای خود را در کفش به اصطلاح دین و مذهب و اینها کردید! این حریم، حریم ممنوعه است. شما که تحصیل حوزوی نداری که!

خب، حالا ما نمی دانیم بالاخره پاسخ بدهیم یا پاسخ ندهیم! و اگر پاسخ ندهیم، خب، این اتهامات هست، می گویند بیایید ببینیم که فلان... اگر پاسخ بدهیم این موضوع هست که شما وارد حوزه ی ممنوعه شده اید و بدون اینکه تحصیلات حوزوی داشته باشی، خب، و نمی دانم استاد مشخصی و معین...!


(دیدار با استاد طاهری - نوروز 90 )

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر