چرا غيبت مي کنيم؟!!!
از دير باز هميشه سياست مداران و رهبران براي کسب اطلاعات از خبر چينان و غيبت کنندگان استفاده مي کردند.
کلاً شغل خبر چيني و جاسوسي در هر حالت منفور و پست و تنفرآور است تا جايي که از اين واژه حتي براي دشنام دادن هم استفاده مي شود.
علت را مي توان از خصوصيات يک خبر چين فهميد. افرادي که پشت سر ديگران غيبت مي کنند نيز خبر چين هستند.
خصوصيات يک خبر چين: ضعف شخصيتي و خود کم بيني، نداشتن يک دوست ثابت و بدرد بخور، خلاف کار، سست عنصر و بي اراده، رشوه گير، معمولاً معتاد به الکل يا مواد مخدر، بي شعور و عاري از هر نوع فهمي، خود فروش، بد نام، حسادت، بي اعتماد، خائن.
خصوصيات کسي که از خبر چين استفاده مي کند: داشتن تفکر سياست مدارانه، جاه طلب و عاشق قدرت، تمايل شديد به ديده شدن، سوء استفاده گر، کسي که به خود اجازه مي دهد از زندگي خصوصي ديگران همه چيز بداند، مرموز، منفعت طلب (هر چند هميشه اين افراد براي محافظت، خود را پايبند اصول معرفي مي کنند)، شديداً پايبند ظاهري مذهبي يا فرقه ايي يا سياسي براي پوشش و توجيه کارهايش، حسادت، بي اعتماد، خائن.
همانطور که مي بينيم سه خصوصيت اين دو فرد با هم تشابه دارند، حسادت بي اعتمادي و خيانت، زيرا که هر دو مي دانند طرفين مقابل روزي براي حفظ منفعت شخصي خود ديگري را خواهد فروخت.
و پيروز کسي است که زودتر اينکار را انجام دهد. با توجه به خصوصيات فردي يک خبرچين آيا مي شود به اخبار داده شده توسط او اعتماد کرد؟
مصلماً فردي که از خبر چين استفاده مي کند خوب مي داند که بيشتر خبرها دور از حقيقت است ولي براي رسيدن به اهداف خبرهاي دروغ نيز براي وي کارآمد است.
اگر هم روزي خلاف آن ثابت شود همه تقصيرها را گردن خبرچين مي اندازد و با يک کلمه (من نمي دانستم فلاني گفت..) خود را تبرعه مي کند. اما ضربه ايي که به شخصيت و روان مخاطبين وارد مي شود چه؟
آيا با بيان همان يک جمله "من نمي دانستم" کار تمام است؟!
متاسفانه حامي که اين افراد هميشه در پس آن خود را مخفي مي کنند به نجات آنان مي آيد و وي مجدد کار خود را به گونه ايي ديگر شروع مي کند.
زيرا بقاي آن حامي نيز در گرو همين افراد است. اين يک سيستم است. از ابتداي خلقت تا کنون بوده و خواهد بود.
و اما سؤال مهم تر اين است:
حاميان از کجا آمده اند و هدفشان چيست؟
حميد.
از دير باز هميشه سياست مداران و رهبران براي کسب اطلاعات از خبر چينان و غيبت کنندگان استفاده مي کردند.
کلاً شغل خبر چيني و جاسوسي در هر حالت منفور و پست و تنفرآور است تا جايي که از اين واژه حتي براي دشنام دادن هم استفاده مي شود.
علت را مي توان از خصوصيات يک خبر چين فهميد. افرادي که پشت سر ديگران غيبت مي کنند نيز خبر چين هستند.
خصوصيات يک خبر چين: ضعف شخصيتي و خود کم بيني، نداشتن يک دوست ثابت و بدرد بخور، خلاف کار، سست عنصر و بي اراده، رشوه گير، معمولاً معتاد به الکل يا مواد مخدر، بي شعور و عاري از هر نوع فهمي، خود فروش، بد نام، حسادت، بي اعتماد، خائن.
خصوصيات کسي که از خبر چين استفاده مي کند: داشتن تفکر سياست مدارانه، جاه طلب و عاشق قدرت، تمايل شديد به ديده شدن، سوء استفاده گر، کسي که به خود اجازه مي دهد از زندگي خصوصي ديگران همه چيز بداند، مرموز، منفعت طلب (هر چند هميشه اين افراد براي محافظت، خود را پايبند اصول معرفي مي کنند)، شديداً پايبند ظاهري مذهبي يا فرقه ايي يا سياسي براي پوشش و توجيه کارهايش، حسادت، بي اعتماد، خائن.
همانطور که مي بينيم سه خصوصيت اين دو فرد با هم تشابه دارند، حسادت بي اعتمادي و خيانت، زيرا که هر دو مي دانند طرفين مقابل روزي براي حفظ منفعت شخصي خود ديگري را خواهد فروخت.
و پيروز کسي است که زودتر اينکار را انجام دهد. با توجه به خصوصيات فردي يک خبرچين آيا مي شود به اخبار داده شده توسط او اعتماد کرد؟
مصلماً فردي که از خبر چين استفاده مي کند خوب مي داند که بيشتر خبرها دور از حقيقت است ولي براي رسيدن به اهداف خبرهاي دروغ نيز براي وي کارآمد است.
اگر هم روزي خلاف آن ثابت شود همه تقصيرها را گردن خبرچين مي اندازد و با يک کلمه (من نمي دانستم فلاني گفت..) خود را تبرعه مي کند. اما ضربه ايي که به شخصيت و روان مخاطبين وارد مي شود چه؟
آيا با بيان همان يک جمله "من نمي دانستم" کار تمام است؟!
متاسفانه حامي که اين افراد هميشه در پس آن خود را مخفي مي کنند به نجات آنان مي آيد و وي مجدد کار خود را به گونه ايي ديگر شروع مي کند.
زيرا بقاي آن حامي نيز در گرو همين افراد است. اين يک سيستم است. از ابتداي خلقت تا کنون بوده و خواهد بود.
و اما سؤال مهم تر اين است:
حاميان از کجا آمده اند و هدفشان چيست؟
حميد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر