صفحات

۱۳۹۳-۰۲-۱۱

در دو جهان غير خدا هيچ نيست

در دو جهان غير خدا هيچ نيست

دوستان ارتباطات را داشته باشند که ارتباطات خيلي خيلي گويا است، تجارب لازم را بدست بياوريم، آنجا که مي گويد تو تير نيانداختي بلکه من تير انداختم، به دو چيز مي رسيم:
يکي جنّتي است که لا مکان، لا زمان و لا تضاد و لا هر بعد ديگري است،
يک عالم تضاد است که اينجاست.

يک اصلي براي ما روشن مي شود که: در دو جهان غير خدا هيچ نيست.

اين اصل خيلي اهميت دارد،
زماني که به آن مي رسيم و ماجراي پرده را که توضيح داديم:

هست از پس پرده گفتگوي من و تو
چون پرده برافتد، نه تو ماني و نه من

با کنار رفتن پرده، وحدت بين "عالم تضاد" و "عالم لا تضاد" درک شده، دو مفهوم "خداي در کثرت" و "خداي در وحدت" يکي مي شود.

براي کسي که حجاب دارد و اين مفاهيم را نمي داند، اين پرده وجود دارد. ولي وقتيکه اين ماجرا حل و فصل مي شود، پرده کنار مي رود، بعد مي بينيم، خداي در وحدت، خداي در کثرت. و غير خدا در دو جهان هيچ نيست

و ماجراي لااله الا الله که مسئله نهائي است، مي بينيم که ما نکرديم و او کرده، در عين حال که ما کرديم.

و براي کسي که صرفاٌ اينجاست، مي گوئيم « کلّهم راع و کلّهم مسئولا »، ما مسئوليم، ما کرديم. اما وقتي پرده مي افتد، آنوقت است که مي فهميم چرا عرفا مي گويند او کرده است.

ما مي گوئيم که ما مختاريم، تا اينجا اصل اختيار را داشتيم، اينکه ما مختاريم و ما کرديم و ... اما در يک شرايطي وقتي پرده را بر مي دارند، يک مسائلي پيش مي آيد که آنجا متوجه مي شويم که چرا عرفا مي گويند که او انجام داده، او کرده است.

دوره 8 - جلسه 6 - زنگ 2 - استاد طاهري 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر