۱۳۹۳-۰۲-۱۷

تمرين مستقل شدن، قدمي در راه كلاس بي كلاسي!

تمرين مستقل شدن، قدمي در راه كلاس بي كلاسي!


سوال:
مي خواستم نوار مغز بگيرم، از شب قبل به شدت حمله داشتم، سه روز گريه مي كردم مضطرب شده بودم و هر چه با شما تماس گرفتم در دسترس نبوديد و واقعا نمي دانستم چكار بايد بكنم، چرا بايد گريه كنم يعني علت گريه من چه بوده؟

جواب:
بعضي مواقع مي بينيم كه دسترسي امكان پذير نيست، توجه داشته باشيم كه ما خودمان متصليم، ما يك موضوع را فراموش كرديم و اصولا بايستي هر كدام از ما مستقل شويم. و در نهايت بحث استقلال و مستقل شدن است و كلاسي قرار نيست باشد و قرار است هر كسي سولو solo و انفرادي بتواند پرواز كند و قرار است كه همه مان در آن اتصال خودمان هر زمان بتوانيم متصل باشيم. حالا در دوره هايي به دليل اين كه مي خواهيم افراد با هم تشريك مساعي داشته باشند، انتقال تجربه داشته باشند، بگويند چكار كرديم و به هر حال براي همديگر ارتباط بگذارند، خلاصه در يك كار جمعي قرار بگيريم. ما زياد اصراري روي اين مسئله نداريم ولي دردوره هاي بالاتر افراد بايد مستقل شوند، مشكل دارد؟

مگر من براي شما چكار مي خواهم بكنم؟ من همان كاري را مي خواهم بكنم كه خودتان هم مي توانيد انجام بدهيد و در ارتباط قرار بگيريد و اتصالي كه من اعلام مي كنم همان اتصالي است كه خودتان اعلام مي كنيد. اين بطور كلي قانون و قاعده اين قضيه است، الان شما تنها نيستيد، اگر احساس تنهايي بكنيد چي پيش مي آيد؟ احساس تنهايي جزو شبكه منفي بود، كسي مي گويد من تنهايم يعني خدا هم با من نيست. ولي اگر ما در اتصال باشيم تنها نيستيم، اين احساس تنهايي مفهوم ندارد.

فقط يك قضيه است كه ما به شما حق بدهيم، اين است كه ما در آنجا دست و پاي مان را گم مي كنيم، حمله صورت گرفته و ما دست وپاي مان را گم كرديم، مي خواهيم با ستاد در تماس قرار بگيريم بگوييم كه به ما حمله شده و ما در محاصره قرار گرفتيم و حالا دست بر قضا خطوط ارتباطي هم اشكال پيدا كرده مي گويند در دسترس نيست. حالا آنجا چه بايد شود؟ معمولا اگر آن نيروها درست تعليم ديده باشند در چنين شرايطي بايد بتوانند مستقلا تصميم بگيرند، مستقلا دفاع كنند و همه رقم پاي موضوع باشند. اين موضوع جزو تعليماتي است كه بايد يك نيرو در خط مقدم به آن اشراف داشته باشد و ديگر نهايتا براي جنگ تن به تن هم تعليم ديده باشد. حالا ستاد هم بداند ما را محاصره كردند، ديگر جنگ تن به تنش را كه نمي آيد به جاي ما بجنگد، مي گويد خوب مقاومت كن، سنگرتان را از دست ندهيد، موضع را از دست ندهيد!

خيلي از دوستان كه دراين مواقع با من تماس مي گيرند، ما هم مي گوييم ارتباط بگير، دوباره من سعي مي كنم كه ارجاع شان بدهم به ارتباط، خودتان اگر دقت كنيد خيلي از دوستان شايد بعد از قطع تلفن بگويند اين را كه خودمان هم دانستيم! وقتي مي آييم در حلقه وحدت ديگري را هم وارد ماجرا مي كنيم، بحثي نيست كه موضوع حلقه وحدت است و آنجا قانونمندي خودش را دارد. اما زماني كه دسترسي نيست و در يك همچين موقعيتي قرار مي گيريم بايد بدانيم كه اصولاً ما متصل هستيم و در حلقه وحدت هستيم و با حلقه هاي متعددي در ارتباط بوديم و دست و پاي مان را گم نكنيم كه اي داد خطوط مخابراتي صدمه ديده و ما الان نمي توانيم با كسي تماس بگيريم! من براي اين جور مواقع مي گويم كه بتوانيم مستقلا،ً ارتباط مان را برقرار بكنيم، بدانيم متصليم وبه دنبال آن مي بينيم كه همه آن تجهيزات لازم را داريم، براي يك همچين مبارزه اي.


آموزه هاي دوره پنج
استاد محمد علي طاهري 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر