فلسفه خلقت جن (4)
بخش ديگرش باز جزو اين بازتابي ها به حساب مي آيد. مثلا ما تشعشع منفي ايجاد مي كنيم، آنها مي آيند جذب اين تشعشع منفي مي شوند يعني ما غيبت مي كنيم، آن غيبت تشعشع منفي دارد، تشعشع منفي آنها را جذب مي كند يعني بعضي ها اصولا اينجوري هستند كه جذب تشعشعات منفي مي شوند، يعني مكانيزم شان است- مثل مگس گرد شيريني است- مكانيزم شان اين است كه هر جايي محيط مناسبي ببينند مي روند آنجا.
در حالي كه گروه اول با ما كاري ندارند، ما اگر صدمه بزنيم مي آيند ولي اين گروهي كه اينجا مي آيد نه، اگر محيط مناسب باشد مي آيد. محيط مناسب هم جذب تشعشعات چرب و نرم منفي ما مي شوند وقتي كه آمدند ما در واقع به نوعي مجازات مي شويم. پس يك دسته وسيله مجازات هستند يعني بطور اتوماتيك وقتي ما مسايلي را نقض كنيم جذب مي شود. مثلا بعضي ها فكر مي كنند كه مثلا همين غيبت را كه مثال زديم، بايد صبر كنيم تا روز قيامت ولي نه همين الان مغز ما توليدات شيميايي دارد، تشعشات منفي ما در خود ما جمع مي شود يك پيامد دارد و بعد اينها را هم جذب مي كند يك پيامد ديگري سوار مي شود لذا « اِن الله سرَيع الحِسابِ» (آل عمران 199) حساب اصلا نمي ماند ما روز به روز تسويه حساب داريم.
«آنچنان گرم است بازار مكافات عمل
ديده گر بينا بود هر روز روز محشر است»
اصلا ماجراي قيامت، يك ماجراي ديگري است و مسايل ديگري مطرح است. ما نسبت به كل مسير محاكمه داريم كه آقا، خانم چي فهميديد؟ براي چي رفته بوديد و چي فهميديد؟ وگرنه هر دقيقه مغز ما دارد پاداش ما را مي دهد يا سم مي دهد يا آن را مي دهد و تشعشات مختلف هم كه همين طوري، اينها هم كه همين طوري، اصلا ما رهايي نداريم لحظه به لحظه، قانون عمل و عكس العمل، كارما و ... از اين در برويم آن يكي، از آن در برويم اين يكي است. ماجراي بعدها اصلا مسايلش متفاوت است « اِن الله سرَيع الحِسابِ» (آل عمران 199) اين موضوع را هم داشته باشيم در مورد كالبدهاي ذهني كه ما در معرض اينجور مسايل قرار داريم.
آموزه هاي دوره تشعشع دفاعي
استاد محمد علي طاهري
بخش ديگرش باز جزو اين بازتابي ها به حساب مي آيد. مثلا ما تشعشع منفي ايجاد مي كنيم، آنها مي آيند جذب اين تشعشع منفي مي شوند يعني ما غيبت مي كنيم، آن غيبت تشعشع منفي دارد، تشعشع منفي آنها را جذب مي كند يعني بعضي ها اصولا اينجوري هستند كه جذب تشعشعات منفي مي شوند، يعني مكانيزم شان است- مثل مگس گرد شيريني است- مكانيزم شان اين است كه هر جايي محيط مناسبي ببينند مي روند آنجا.
در حالي كه گروه اول با ما كاري ندارند، ما اگر صدمه بزنيم مي آيند ولي اين گروهي كه اينجا مي آيد نه، اگر محيط مناسب باشد مي آيد. محيط مناسب هم جذب تشعشعات چرب و نرم منفي ما مي شوند وقتي كه آمدند ما در واقع به نوعي مجازات مي شويم. پس يك دسته وسيله مجازات هستند يعني بطور اتوماتيك وقتي ما مسايلي را نقض كنيم جذب مي شود. مثلا بعضي ها فكر مي كنند كه مثلا همين غيبت را كه مثال زديم، بايد صبر كنيم تا روز قيامت ولي نه همين الان مغز ما توليدات شيميايي دارد، تشعشات منفي ما در خود ما جمع مي شود يك پيامد دارد و بعد اينها را هم جذب مي كند يك پيامد ديگري سوار مي شود لذا « اِن الله سرَيع الحِسابِ» (آل عمران 199) حساب اصلا نمي ماند ما روز به روز تسويه حساب داريم.
«آنچنان گرم است بازار مكافات عمل
ديده گر بينا بود هر روز روز محشر است»
اصلا ماجراي قيامت، يك ماجراي ديگري است و مسايل ديگري مطرح است. ما نسبت به كل مسير محاكمه داريم كه آقا، خانم چي فهميديد؟ براي چي رفته بوديد و چي فهميديد؟ وگرنه هر دقيقه مغز ما دارد پاداش ما را مي دهد يا سم مي دهد يا آن را مي دهد و تشعشات مختلف هم كه همين طوري، اينها هم كه همين طوري، اصلا ما رهايي نداريم لحظه به لحظه، قانون عمل و عكس العمل، كارما و ... از اين در برويم آن يكي، از آن در برويم اين يكي است. ماجراي بعدها اصلا مسايلش متفاوت است « اِن الله سرَيع الحِسابِ» (آل عمران 199) اين موضوع را هم داشته باشيم در مورد كالبدهاي ذهني كه ما در معرض اينجور مسايل قرار داريم.
آموزه هاي دوره تشعشع دفاعي
استاد محمد علي طاهري
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر