صفحات

۱۳۹۳-۰۱-۱۳

دليل خاموش كردن ذهن!

دليل خاموش كردن ذهن!


يك موضوع ديگري است كه در دنياي عرفان، مطلبي را كه مي خواهيم با آن برخورد كنيم، حالا آنجا خاموشي است يك زمينه ي فكري ايجاد مي شود كه حالا اگر قرار باشد چيزي از آگاهي بيايد درش جا بگيرد، زمينه بلانك (Blank) و سفيد و باز و آماده است و در وهله ي اول ممكن است ما ندانيم چرا مي خواهيم ساكت كنيم، چرا مي خواهيم خاموش كنيم، در وهله ي اول به اين موضوع توجه نكنيم بعد بگوييم خوب راست مي گويد، حوصله مان سر مي رود، مي آيد مي گويد «حوصله تان سر مي رود ».

وقتي ما وارد يك اتاق تاريك مي شويم، لحظات اول چشم مان جايي را نمي بينيد، كورمال كورمال كورمال مي رويم بعد يواش يواش در همان تاريكي مي بينيم يك چيزهايي ظاهر شد و بعد هم اگر قرار بود در همان تاريكي زندگي مي كرديم مي ديديم كه عادي همه جا مي رويم و مي آييم، درست است؟

در مورد اين قضيه خاموشي ذهن اولش ممكن است اينجوري به نظر بيايد كه حوصله مان سر مي رود ولي بعد از اين كه يك خرده داخلش مانديم، مي بينيم نه اينجا هم يك خبرهايي هست ما بي خبر بوديم و اينجا هم خودش يك عالمي است، يك دنيايي است و حالا اگر قرار باشد آگاهي بيايد زمينه اش فراهم است، اين زمينه اش كه مشخص است. در يك كاغذي كه خط خطي است اگر آن هم بيايد يك خط بكشد، نمي دانيم كدام خط بود، چي بود ولي وقتي كه كاغذمان سفيد است يك نقطه هم بگذارند، مي فهميم كه اين نقطه را براي ما گذاشتند. بنابراين اين ها شرايطي است كه آماده مي كنيم كه بتوانيم مرتبط باشيم، بتوانيم ارتباط را داشته باشيم و براي ما....


مطالب دوره سه عرفان حلقه
استاد محمد علي طاهري 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر