۱۳۹۳-۰۱-۲۷

يک ارتباطي برقرار مي کنيم به يک شکل ساده اي که

يک ارتباطي برقرار مي کنيم به يک شکل ساده اي که به اين مسئله نزديک شويم. که ببينيم در واقع اينطور هست. يکي از فرمهائي که در تاريخ چند هزار ساله وجود دارد اين بوده که، انسان دستش را بلند کرده، آيا دستش را که به سمت آسمان بلند کرده منظورش اين بوده که اي خداي آسمانها؟

راجع به ذهن بي ذهني قبلاٌ صحبت کرديم، مقدّماتي بود براي بحثهائي که اينجا داريم. آيا انسان دستش را که به سمت آسمان بلند کرده منظورش اين بوده که اي خداي آسمانها؟ خوب در اين صورت که اين کار هم شرک بوده است. چون وقتي مي گوئيم خداي آسمان يعني خدا را چند پارچه کرديم و تکه تکه اش کرديم، پس خداي زمين چه مي شود؟ خداي درون چه مي شود؟ خداي بيرون چه مي شود؟ خوب پس به کدام سمت است؟ به کدام سمت ما رو کنيم که او باشد؟

اصلاٌ ماجرا اين نبوده، بعدها يواش يواش اين تعريفها آمده،
چند لحظه دستها را ببريم بالا و چشمها بسته، دريافتها را ببينيد چيست؟

دستها به سوي آسمان (حالت دعا) با (يا رحمن و يا رحيم) شروع مي کنيم.
در زمان کوتاه اين اتصال را انجام مي دهيم چون دست دوستان خسته مي شود ولي در همين زمان کوتاه مي بينيد که ارتباطي برقرار مي شود.

تمام مسائل مختلف اديان را تماماٌ تک به تک و دانه به دانه مورد بررسي قرار مي دهيم از اين زاويه، از بعد کيفي، البته نه اين که آن بعد کيفي ندارد، سوء تفاهم نشود، از زاويه ارتباط !

دوره 8 - جلسه 1 - زنگ 2 - استاد طاهري 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر