صفحات

۱۳۹۲-۱۲-۱۶

ای عشق، ای راز

آگاهی در ارتباط قونیه - با طلب خیر

ای عشق، ای راز
چیزی ز تو می خواهم، آن راز نهانی را

غرقه شده ام در آن، من محو توام جانا
بین من و تو ای عشق، جز " من" نشده پیدا

قربانی کنم "من" را، آنگه تو شوی پیدا
من جز تو نمی خواهم، غیر تو نمی خواهم

آنگه که سماع آید در چرخ روم جانا
بیرون زخود و جسمم با یار یکی گردم

مست از می و عشق و هو
چون نیست شد الا هو

ارسالی از همسفر بزرگوار HA LE

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر