۱۳۹۲-۱۲-۱۴

مخلوق خاص و مخلوق عام

مخلوق خاص و مخلوق عام

گفتيم دو مخلوق وجود دارد.
مخلوق خاص و مخلوق عام.
مخلوق خاص روح الله و مخلوق عام هوشمندي يا روح القدس.
يک بعد را از بالا داد (روح الله) البته هوشمندي هم از اوست و يک تجلي از هوشمندي تبديل به ماده شده و جسم ما ايجاد شده است.

گفتيم « خلق الانسان في کبد » کبد به معناي رنج نيست به معناي ميانه است.
چون متوجه نشدند معنا چي بوده، گفتند در رنج.
در حالي که انسان در «ميانه» آفريده شده است.

اگر بگوئيم در رنج اشکال بزرگي به خدا وارد مي شود که چه طور طراح چيزي طراحي مي کند که او در رنج باشد.

يک جا مي گويد « قل اعوذ برب الفلق، من شر ما خلق » پس شرّ کلي را آفريده، شبکه مثبت و منفي، هر دو را خودش آفريده است.
اما مي گويد اگر به تو اصابت کرد خودت مقصر هستي.

از طرفي مي گويد: « في احسن التقويم »،
شما را در بهترين حالت و زمان آفريده

پس چه طور مي تواند اين دو تا هماهنگ باشد که هم در بهترين حالت آفريده بشويم هم در رنج؟

بنابراين ما از ميانه آفريده شده ايم و خلقت خاص و عام مخصوص ما است.

دوره 6
استاد محمد علي طاهري

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر