صفحات

۱۳۹۲-۱۰-۲۰

نسبیت در مالکیت !

اگر در مورد اتومبیلی که متعلق به شماست و در خیابان پارک شده پرسش کنیم که آیا آن اتومبیل متعلق به شما هست یا خیر چه پاسخی می دهید؟ اگر بگوئیم این چشم مال من است چه؟ اگر بگوئیم این دست مال من است؟ اگر بگوئیم خانه ای که سندش مال من است؟ مجموعه این بحث ها را در چارچوب قانون نسبیت مالکیت دنبال می کنیم.

اگر برویم بیمارستان می بینیم افرادی را که قبلا چشم داشته ولی الان ندارند. فرزند داشته الان ندارد. جلوی سوانح سوختگی دقایقی قبل قیافه هائی داشتند و الان ندارند. شاید هم وحشتناک شده باشند. جلوی اداره آگاهی زندگی داشته حالا ندارد. همه چیز مال من است به طور نسبی، بله ممکن است در اثر اتفاقی دست از بین برود. دست مال من است تا چه موقع؟ مالکیت تا اطلاع ثانوی !

لذا هیچ چیز به طور مطلق مال ما نیست. هوش، سواد، زیبائی و ... داریم اما مال ما نیست و ما امانت داریم !

کسانی هستند که مدارج عالی داشتند، اما حالا اسمشان یادشان نمی آید. ما به چه نیاز داریم؟ و به مالکیت چه چیز امیدوار باشیم؟ یا به عبارت دیگر ما مالک چه هستیم؟

جواب: مالک هیچ چیز !

یک عده وقتی اتومبیل آنها را دزد میبرد ایست قلبی پیدا میکنند. یک عده هم ایست قلبی نمی کنند ولی دچار ناراحتی و مریضی شدید می شوند. ضرر اول ماشین را بردند ضرر دوم هم سلامتی به خطر افتاده و از آن به بعد هم مشکلات بعدی هست !

پس باید به این بینش برسیم که هیچ چیز مال ما نیست و دیدیم که کسی فرزندش را از دست داده و دچار اختلال روانی شده و این موارد را می بینیم که ناشی از مشکلات بینشی است.

یکی از بینش های بنیادی و اساسی نسبیت مالکیت است که ما مالک هیچ چیز نیستیم، به طور امانت مدتی در اختیار ما قرار دارد. پس هیچ چیزی نیست که به ما تعلق داشته باشد و ما بتوانیم بگوئیم ما داریم:

و لله ملک سماوات و الارض:
هیچ چیز به ما تعلق ندارد !

حالا تا برویم در زندگی بعدی تا ببینیم دانش کمال ما چقدر است، الان اینجا چی داریم؟ لذت ها هم نمی ماند مثل عطر می پرد. سختی ها رسوب می کند.

پس ما باید بفهمیم با زبان خوش و به این درک برسیم که هیچ چیز متعلق به ما نیست. اگر این را درک نکنیم زمانه به شکل بدی یادمان میدهد. پس باید هر چه زودتر درک کنیم !

دوره 3 - استاد طاهری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر