۱۳۹۲-۰۹-۲۰

موجودات غیر ارگانیک از منظری دیگر !

موجودات غیر ارگانیک از منظری دیگر !

خارج کردن روح از بدن (۳)
ترجمه: دکتر سيدرضا جماليان

مراسم شفابخشي حضرت عيسي مسيح

حضرت عيسي مسيح در بين بيماران زيادي که شفا داد، يک چهارم آنها افراد مبتلا به تسخير روحي بودند. لااقل در ۲۶ قسمت از کتاب مقدس، مطالب صريح و روشني وجود دارد که برپايه‌ي آنها، اين حضرت با موعظه يا مراسمي ارواح بيماريزا را از کالبد بيماران خارج کرده است:

• در ۳۹:MARK۱: حضرت عيسي با موعظه، ديوان را از بدن بيماران خارج کرد.
• درماتيو ۱: ۱۰: حضرت عيسي به ۱۲ حواري خود اين قدرت را اعطاء فرمود تا آنها بتوانند ارواح ناپاک را از بدن بيماران خارج کنند.
• در ۱۲-۱۹MARK : «عيسي روح مهاجم و ناپاک را مورد سرزنش قرار داده و مي‌فرمايد: «تو اي روح کور و ناشنوا، من به تو امر مي‌کنم. از بدن او خارج شو. و ديگر به بدن او وارد مشو. روح فريادي کشيد و از آنجا خارج گرديد. او (بيمار) مانند يک مرده بود. چون عده‌اي گفتند او مرده است. ولي عيسي با دست او را بلند کرد. و او برخاست.»
• در زمان خارج کردن يک روح پليد از بدن يک ديوانه، روح پس از خروج، وارد يک گله‌ي خوک شد. پس تمام خوک‌هاي آن گله به بالاي پرتگاهي در کنار دريا رفتند و بالاخره در آبهاي آن پائين سقوط پيدا کردند و غرق شدند.

تشريفات و مراسم خارج کردن ارواح زيانکار از بدن به قرن اول بعد از ميلاد مسيح برمي‌گردد. دايبوکDybbuck نام روح زيانکاري تلقي مي‌شد که با وارد شدن به بدن افرادي موجبات ديوانگي و ايجاد تغييراتي در شخصيت و روحيه‌ي آنها را فراهم مي‌آورد. مراسم خروج دايبوک از طريق انگشت کوچک بيمار صورت مي‌گرفت و اين روح پليد يا بلافاصله به صورت مزدور مورد استفاده و در خدمت قرار مي‌گرفت و يا به جهنم فرستاده مي‌شد. در آثار اسلامي از گروهي از موجودات زيانکار (و گاه نيکوکار) به نام جن ياد مي‌شود که موجب انهدام و ويراني مي‌شوند و بر روي اماکني که در آنجا فعاليت‌هاي پليد صورت مي‌گيرد، پرسه مي‌زنند. در آثار زردشتي هم از موجود زيانکاري به اسامي جني و يا جن ياد شده است.

ذکر، مجموعه‌اي از واژه‌ها يا اسامي در تجليل آفريدگار جهان است که همراه با انجام برخي از اعمال بدني و زدن دف، همچنين استفاده از انواعي خاص از تکنيک‌هاي تنفسي مورد استفاده صوفيان قرار مي‌گيرد، تا آنها به آفريدگار جهان نزديک شده و يا با او به وحدت برسند. در اين مراسم به باور شاعر و فيلسوف الغزالي، صوفي در اين جريان با شراب وحدت به سرمستي مي‌رسد و بر اثر شوق به حالت خلسه يا کولاپس به پشت به زمين مي‌افتد و در اين حالات به اين احساس مي‌رسد که با معشوق يا معبود به وحدت رسيده است. در فرهنگ کوچه و بازار در تمام کشورها داستان‌هاي زيادي در ارتباط با ديوان وجود دارند. در ژاپن از ديوي به نام اوني (ONI) ياد مي‌شود که موجبات برانگيختن طوفان را در درياها فراهم مي‌آورد. در افسانه‌هاي ژاپني از پيدايش ناگهاني طوفان‌ها ياد شده است که توسط ديوان مهاجم پديد آمده بودند. در اسکاتلند از گرداب‌هاي ديو ساخته‌اي در دريا سخن مي‌رود که منتظر مسافران بي‌احتياط هستند.

براساس برخي از عقايد و سنت‌هاي شمني، ديوان و ارواح پليد مسئول دزديدن روح انسان‌ها هستند که از اين طريق موجبات پيدايش بيماري‌ها و بدشانسي‌ها پديد مي‌آيند. شمن در اين شرايط اين وظايف را براي خود قائل است:
(۱) جستجو براي پيدا کردن اين ديو يا روح مهاجم و کسب هويت او
(۲) پس از پيدا کردن او، مذاکره يا تهديد براي راضي کردن وي براي کناره‌گيري
(۳) خارج کردن قهرآميز يا براساس مذاکره‌ي صلح‌آميز روح مهاجم که در نهايت منجر به اعاده‌ي سلامتي در بيمار مي‌شود.

واژه‌ي شمن مشتق از لغات زبان اقوام تونگوس Tungus در قطب شمال است و اين معنا يا مفهوم را مي‌دهد: «فردي که به هيجان و جوشش درمي‌آيد، به حرکت در مي‌آيد و در نهايت بلند مي‌شود.» اين نامگذاري به رفتار شمن در مراسم قبيله‌اي و انجام رفتارهاي جادوئي اشاره دارد.

براساس باورهاي قومي و قبيله‌اي، شمن اين قدرت و قابليت را دارد که بر تمام ارواح حکومت کند و تسلط داشته‌ باشد. او مي‌تواند به هر روحي فرمان بدهد که به بدن هر فردي که او مي‌خواهد وارد شود و از هر بدني که او مي‌گويد خارج شود. يکي از شگفت‌انگيزترين قابليت‌هائي که بر شمنان نسبت داده مي‌شود، اين است که شمن مي‌تواند ضمن خارج کردن روحش از بدنش، براي سالها يا تمام عمر به يک يا چند روح افراد مرده که پيش از اين در اين جهان زندگي مي‌کرده‌اند، اجازه يا امکان دهد که همچنان در کالبد عاريه‌ي او به زندگي خود ادامه بدهند.

==============
شمن و لغت نامه دهخدا
بر اساس این فرهنگ، شمن از واژه ی سانسکریت سرمن مشتق شده و سرمن کسی است که خانه و کسان را ترک کرده و در خلوت زندگی و گذران عمر را به عبادت و ریاضت می گذراند. چند بیت شعر هم از انبوده اشعاری که در لغت نامه از شمن، صنم، بت و بتان جاندار وجود دارد، تقدیم می شود:

یاد می کن آن زمانی را که من ... چون صنم بودم، تو بودی چون شمن (مولوی)
در آن خانه دید از سمن مرد شصت ... میانه یکی پیر، شمعی به دست (اسدی)
همیشه خرم و آباد باد ترکستان ... که قبله شمنان است و جایگاه بتان (بهرامی)
خم آورده از بار، شاخ سمن ... صنم شد گل و گشت بلبل شمن (فردوسی)
===============

برخي از رهبران مذهبي به ويژه در تبت، چنين عقايدي دارند. به اعتقاد شمن‌ها، آنها اين قدرت و توان را دارند که هر زمان که بخواهند، ميهمانان يا مستاجران محترم خود را تشويق يا وادار به تخليه‌ي خانه بکنند و اين خانه را در اختيار مستاجران مهمتري قرار بدهند.

در فصول بسيار سرد و کم‌نور قطبي، «هيستري قطبي» در زنان اسکيمو پيدايش و گسترش پيدا مي‌کند، واضح است که در اين شرايط اين حالات هيستري ممکن است با تسخير روحي و دخالت ديوان و ارواح تعبير و تفسير شوند.

هفته نامه پزشکی امروز - شماره 906 - 23 خرداد 91

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر