۱۳۹۲-۰۹-۱۷

ضرورت عدم اتلاف انرژی ذهنی !

ضرورت عدم اتلاف انرژی ذهنی !

مطلبی که باید تذکر بدهیم این است که کسانی که درگیر اسکن دو گانگی هستند نباید با این مسئله مجادله کنند. نباید بگوئید این من نیستم. بعضی ها می پرسند چرا ما اینطوری شدیم؟ می خواهند بگویند این از کجا آمده؟ باور کنید از جایی و از بیرون نیامده، این مسائل در درون ما سرکوب شده. ما میخواستیم پرخاش کنیم اما به خاطر مراعات و مصالح جلو خودمان را گرفته بودیم، اما اینجا پرده از ماجرا می رود کنار و خودمان را می بینم. اصولا در عرفان ظرفیت سازی می شود، همان بحث شخصیت کاسه ای و...

قبلا ما بیخود انرژی صرف می کردیم. الان می بینیم که 90 درصد گفته ها و شنیده ها پرت است. ما با ارتباط این انرژی وجودی را ذخیره می کنیم. مثلا امتیاز دهی به آدمها به چه دردمان خورده؟ هیچی! عمرمان را تلف کردیم . این کار فقط انرژی ذهنی ما را گرفته و جلوی شکوفایی ما را گرفته. اگر ما اینقدر که برای دیگران وقت صرف کرده بودیم به هستی فکر می کردیم تا حالا یک چیزی پیدا میکردیم. الان هدف این است که انرژی ذخیره بشود.

خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است

این شعر، این معنی را نمی دهد که برو داخل غار و صحبت نکن و هیچ کس را نبین. این خلوت گزیدن و کم حرف شدن به این معنی است که انرژی ذخیره بشود برای هدفی بزرگتر. برای این که وقتی حرف زدیم این حرف زدن ارزش مصرف انرژی را داشته باشد. الان خیلی حرف ها که می زنیم ارزش مصرف انرژی را ندارد. این جزو خود شناسی است. ما جلوی آیینه با خودمان روبرو می شویم . برای همین هم است که رو به راه شدن ما طول می کشد. چون وقتی خودشان را جلوی آیینه می بینند می گویند: نه! ما این نیستیم و خودشان را نمی شناسند. ولی این ما هستیم هر چه هستیم زشت یا زیبا ما هستیم ولی چون راه حل دارد، جای نگرانی ندارد.

حالا وقتی می بینید ما چه طور انرژی را تلف می کنیم، این درس عملی است. آیا از حالا به بعد حاضریم این کارها را تکرار کنیم؟ نه. چون فهمیدیم. این حرف های بیخود صرفا با صرف انرژی تمام نمی شود، اثرش تازه به شکل بیماری روان تنی هم دیده می شودو بروز می کند. ما هم عمرمان را تلف کردیم و هم انرژی و تازه دادگاه ویژه هم یقه ما را می گیرد، می گوید بیا ببینم این انرژی را چگونه صرف کردی!

و تازه به خاطر صرف این انرژی محاکمه هم می کند و به بیماری محکوم می شویم. لذا با این توضیح و تجربه لازم است ما در روند تفکر و زندگی خود تجدید نظر کنیم. باید فکر کنیم که آیا متضرر بودیم؟ اگر به این نتیجه رسیدیم، پس می توانیم تجدید نظر کنیم. در کنترل ذهن و کنترل دشارژ و تیک شخصیتی و... که به ما می گویند ما چقدر بخیلیم و حسودیم و...! از الان باید آماده باشید. این است که می گویند هر کس خودش را بشناسد خدا را می شناسد.

دوره 2 - جلسه 4 - استاد طاهری 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر