صفحات

۱۳۹۲-۰۹-۲۲

امروز صبح: روزی آسمانی پسرم 2

امروز صبح: روزی آسمانی پسرم 2

عشق آن دم که از روز ازل نازل شد
آدم از برای عطا اول صف حاضر شد

بگرفت عشق و عاشق آن معبود شد
محو تماشای رخ معشوق شد

گفتند: که تو عاشق که خواهی شد؟
گفت: هر آنکه عشق از آن او، بر من جاری شد

گفتند: عاشق او شدی؟ دیوانه خواهی شد
گفت: چه خوش حالی است دیوانگی، دیوانه خواهم شد

گفتند: این عشق از برای زمین آفریده شد
گفت: از جانب عشق پر پرش خواهم شد

گفتند: این چه بیهوده کاریست، خجل خواهی شد
گفت: بیهوده کار زمین است، من تازه پیدا خواهم شد

گفتند: برفتی در راه خطر، اذیت و آزار خواهی شد
گفت: از درد عاشقی دل بسوزد نه جان، فدا خواهم شد

گفتند: بیا دنیا را دریاب، از جانب عشق رسوا خواهی شد
گفت: مال دنیا طبل رسوایی من است، از این پس عبد و عاشق او خواهم شد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر